مهندس خاکپور که قرار است معاون وزیر شود، طی حادثهای ساختگی مصدوم و به بیمارستان دی در تهران منتقل میشود. دوست او مهندس محمود بصیرت از زنجان برای ملاقات وی به تهران میآید و با پرستار بیمارستان، سیما ریاحی، آشنا میشود. مرد که زندگی خانوادگی آرامی را در کنار همسرش ترانه و دو فرزندش دارد به سیما علاقهمند شده و او را صیغهٔ خود میکند اما به مرور زمان رابطه آنها دستخوش تغییر شده و اتفاقات ناخوشایندی را برای هر دویشان ایجاد میکند.
خلاصه داستان: محمود بصیرت از مدیران ارشد کارخانه ای است که قرار است به فروش برسد و مهندس خاکپور که از دوستان بصیرت و مدیر عامل آنجاست موضوع پیشنهاد رشوه از سوی افراد ناشناس برای جلب همکاری را با او در میان میگذارد. چمدی بعد خاکپور طی تصادفی مشکوک در بیمارستان بستری شده و با پرستاری بنام سیما ریاحی آشنا میشود و…
مکان
خیابان جمهوری، تقاطع پل حافظ، بازار چارسو
تلفن:۶۱۷۲۱۲۶۱