دکتر عطاالله کوپال:
نمایشنامهی صبا در واقع نوعی متادرام است. یعنی نمایشنامه ای در بارهی نمایشی دیگر، که شخصیت های نمایشنامهی نخستین قرار است آن را به صحنه ببرند. این اصطلاح (به صورت متاتئاتر) از دههی 1960 میلادی در دنیای نمایش مطرح گردید. «لیونل آبل» نمایشنامهنویس و منتقد آمریکایی (1910 تا 2001)، در سال 1963 این اصطلاح را برای نخستین بار به کار برد. این شگرد نمایشی برای اولین بار در نمایشنامهی تراژدی اسپانیایی نوشتهی «تامس کید» نمایشنامه نویس انگلیسی، به کار برده شد. این نمایشنامه که بین سال های 1582 تا 1592 نوشته شده، سپس منبع الهامی شد برای ویلیام شکسپیر در نگارش نمایشنامه «تله موش» درمیانهی نمایشنامه هملت، تا یکی از مهمترین و برجسته ترین شگردهای «نمایش در نمایش» (Play – Within – Play) را در تاریخ ادبیات نمایشی جهان بیافریند. شکسپیر از این تکنیک، همچنین در نمایش رویا در شب نیمهی تابستان و برخی نمایشنامه های دیگرش نیز استفاده کرده است. در تئاتر مدرنِ اروپایی، چخوف از این تمهید در پردهی اول نمایشنامهی مرغ دریایی بهره برده است. همچنین لوئیجی پیراندلّو در نمایشنامهی «شش شخصیت در جستجوی نویسنده» ، آرین منوشکین در نمایشنامهی «مفیستو» و در ایران، اکبر رادی در نمایشنامهی « باغ شبنمای ما» و یا «منجی در صبح نمناک»و بهرام بیضایی در نمایشنامهی «هشتمین سفر سندباد» و برخی نمایشنامههای دیگرش، این روش را به کاربردهاند.