نمایش›نظمیه زنان

یادداشت کارگردان :

به نام حضرت دوست که هرچه بوده و هست از آن اوست
در سنه‌ی یک هزار و سیصد و نود و یک که هوا میخوش تابستانی بود ، احوالی شامل این بنده حقیر سراپا تقصیر گردید تا پس از افعال ابر و باد و مه و خورشید و فلک واسضا مواردی از این دست توافق حاصل گشت تا به فرموده آن حضرت جناب ، تیاتری برای تماشاخانه‌ی قشقایی عمارت تیاتر شهر بلدیه‌یطهان مهیا کنیم .
پس عزم را جزم کردم و با عمو حجت سید علیخانی که فوت و فن و بانی گری و چوب خط نویسی را خوب میداند به شور نشستم و پس از ساعت ها جدل مقرر شد تا میرزا کامران خان تفتی را خبر دادیم تا در معیت شهربانو نرگس خانوم محمدی در جلد اتابک و مه لقا خانم به عقد دایم در آیند تا خدای نکرده اتابک خان مستوفی خیال ناخوش به سر راه ندهد .
فلذا برای محکم کاری اکرم بانو ندیمه ‌ی اجباری خانه که همان مرضیه بیگ صدرایی است گماشته شد تا همه ی حواشی را به دقت وارسی کند تا نه فعل مذکور به سرانجام برسد نه میرزا امیرخان کربلایی زاده که اکنون در هیبت آقا جواد ظاهر گشته تا درخدمت شریف اجباری دست از پا خطا نکند و ا زگزند روز و هر اجنبی در امان باشد و گوش شیطان کر استاد معمار بلدیه مشهد که همان کربلایی حاج آقا بیژن افشار است او از کف نرود و تا ابد طعم تلخ بی شوهری را مزمزه نکند . ولی دریغ و صد افسوس که اکرم بانو غافل گشته و گل زری بانو اماد که اکنون در جلد سفید آب خانوم معروف درآمده و در پیشه دلاکی حمام زنانه محله پایین مشغول به فعالیت شده ولی دور از چشم انظار آژان شده است تا آن اندازه که جماعتی حیرانش شده اند و ایضا نگیم بانو ابدالی که تازگی درس و مشق را به اتمام رسانده چونان پرندگی از این شاخه به آن شاخه هراسان می پرد تا شاید فنون پرواز را در غیاب والدینش بیاموزد .
در کنار جماعت بالا که هرکدام در جلدی رفته اند چوب داری آق مهران خان مرادی ، مشتی حسین منصور زاده متخلص به حسین ماست بند ، میلاد خان حاجی زاده از بلاد اتراک ، تپل میرزا علی خان غیاثوند قزوینی  و لاغر باشی عزیز مجتبی خان و اشیان که در هیبت بازاریان و کسبه در آمدند حقیر را برآن داشت تا به احترام سرشت زیبا دوستی شما تماشاچیان گران مایه بانو والا مقام پریدخت خانوم عابدین نژاد را صدا زدم تا برای قرطی بازی رخت و لباس نو و زیبا مهیا کند و ما دیدیم چه نیکوست تا آقا سعید خان ذهنی ( ان شاءالله هر کجا هست خدا سلامت داردش) با ذوق مطربیش محفل ما را خوش نوا کند.
پس در پی آن کسان دیگر را مسوولیت ابلاغ کردیم من جمله آقا حسین خان منصور زاده ، میلاد خان حاجی زاده و مجتبی خان خلیلی برای دستیاری متورانسن و راه اندازی امور ، عاطفه بانو ابیضی گماشته شد برای بزک دوزک . البته بزک چیان دیگر امثال حمیدرضا خان قاسمی ، علی اصغر خان گودینی و مهدیه بانو جواهری ایشان را کمک می دهند . و حاج امیر خان ترحمی افتخار داد تا در معیت ابراهیم خان محمدی پور چراغ لامپای تماشاخانه‌ی قشقایی را مرتب و منظم از در و دیوار آویزان کند و مجلس ما را نور باران کنند . همچنین علیرضا خان هدایتی به عنوان صدا بردار تماشاخانه گماشته شد . و از آنجا که حضور عواملی دیگر واجب بود ، با بانو مایده خانوم تقوایی را برای منشی گری صحنه و مشتی یاسین آتیار به همراه حاجیه خانوم سمانه آقا زمانی را برای امورات صحنه در زمان اجرا معین کردیم ایضا گوشزد کنم سرکارخانوم شوکا خانوم امیر یاراحمدی به همراه سرکارخانم پگاه خانوم ترکی به عنوان دستیار لباس و سرکار فرهناز خانوم معصومی به عنوان رییس خیاط خانه جهت دوخت و دوز و سرکار ناهید خانوم عسگری دستیار ایشان معلوم گردید .... در انتها میرزامحمدخان وفایی که علم عکاسی و بوق کاری می داند را گماشتیم تا به همراه عماد خان دولتی ملقب به عکاس باشی از همگان عکس یادگاری بگیرند .