کماکان با شعرهای مولوی، ابراهیم منصفی، حسین منزوی و گمنامانِ موسیقیِ بومیِ جنوبِ غربِ ایران آغاز میشود و با آواز های مَهود از دلِ زمین های تَف دیده نوا میآورد .
از نخلستان های سوخته جان میگیرد ، با ریتمِ موجِ دریا میآمیزد ، ما را به موسیقی وا میدارد ، صدا میشود و «کماکان» میماند .