گودرز رضایی
سارا مهری
سعیده امیری
امیر حسین حیدری
امیر رضا صحرایی
میلاد حیدری، بهنام خسروی
رسول چمک
رسول چمک، گودرز رضایی
محمدحسن حیدری، دینا ارشادی
کشتن گربه بابا فونتن، برش کوتاهی از زندگی پسر نوجوانی به نام نعیم است که در دوران پس از انقلاب الجزایر در یک آسایشگاه روانی روایت میشود. نعیم در بحبوحه انقلاب، مونیک، دختری فرانسوی که در واقع عاشق او بوده است را تنها به جرم فرانسوی بودنش میکشد و در طول نمایشنامه در مواجهه با پرسشگر دائما در حال کتمان این مسئله است.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با درود.
به نظر من اگر در خلاصه داستان نمایش این هم نوشته میشد که نعیم لب شکری بود و ده انگشت داشت ، تمام داستان روایت شده بود. هیچ چیز خاص دیگری غیر از آنچه در خلاصه ذکر شده در داستان و متن نمایش ندیدم. بازیها هم شاید چون متن به دلم نچسبید خیلی دوست نداشتم.
البته این دیدگاه و سلیقه من هست و من هم یک تماشاگر آماتور و عادی.
امروز هم بعضی از بزرگواران تیوالی رو دیدم که برام جای مسرت و خشنودی بود. آقای فدایی و آقای امیر مسعود خان از دیدارتون و هم صحبتی با شما خوشحال شدم .
من بلیطم رو تقدیمتون میکنم . آیدی تلگرامتون رو محبت کنید.
ممنونم ازتون. من فردا اون ساعت نمیتونم بیام. من به اتفاق همسرم نمایشها رو میبینیم که چون کارمند هست اون ساعت نمیرسیم
. فردا سوپرایمپوز رو بلیط داریم ، ببینم به سلیقه من میخوره یا نه.
باز هم سپاس از مهربانی محبتتون .
ممنونم ازتون. من فردا اون ساعت نمیتونم بیام. من به اتفاق همسرم نمایشها رو میبینیم که چون کارمند هست اون ساعت نمیرسیم
. فردا سوپرایمپوز رو بلیط داریم ، ببینم به سلیقه من میخوره یا نه.
باز ...
حیف شد. ما هم مشخض نیست رفتنمون. سوپرایمپوز به نظرم سلیقه ای هست، دو تا از دوستان خوششون اومده بود. امیدوارم خوش بگذره.
من اجرا رو خیلی دوست نداشتم! به نظرم متن، کارگردانی، بازیها و طراحیها خوب نبود. البته خب از خیلی کارهای دیگه بهتر بود، اینجوری نبود که یکسره دوستش نداشته باشم. خسته نباشید عرض میکنم خدمت گروه محترم اجرایی و براشون آرزوی موفقیت دارم.