خلاصه داستان: ماشینهای زنگ زده در خانههای کوچکشان تصور میکنند که روزی خورشید خواهد آمد و آنها را به آسمان خواهد برد. نوری کوچک آنها و آرزوهایشان را زنده نگه داشته است. اما یکی از ماشینها میخواهد خود خورشید را ببیند و برای این کار نقشهای هم دارد.