کنسرتهای دیگر سومین جشنواره بینالمللی بداههنوازی:
شب دوم: کنسرت سهیل پیغمبری (ایران) – استفان هاسل باخر “شا” (سوییس)
شب سوم: کنسرت سیمون ویرش (سوییس) – مونا مطبوع ریاحی (ایران)
شب چهارم: کنسرت آندرس هاگبرگ (سوئد) – یوری هونینگ (هلند)
شب پنجم: کنسرت داوید پرز (فرانسه) – کلاوس گزینگ (آلمان)
شب ششم: کنسرت آدام پیرونچیک (لهستان) - مارکوس اشتوک هاوزن (آلمان)
فرانچسکو کافیسو:
خود را موسیقیدانی میشناسم که ریشههای عمیقی در سنت جَز دارد اما در عین حال با عطشی رو به جلو در صدد کشف عرصههای ناشناخته هم است. از دیدگاه من هر چند برای موسیقی نمیتوان حد و مرزی قائل شد، اما بی شک عناصری از موسیقی سوئینگ، بلوز و مکتب جز، رویکردهایی هستند که بطوری غریزی و خلقالساعه در نوازندگیام خود را نشان میدهند. و آنچه از همه بیشتر به این اجزاء جان و قدرت میدهد، صدادهی است. حاملی مهم برای هر هنرمند تا بتواند پیامش را آنگونه که میخواهد انتقال دهد. هدفم همواره این بوده که بتوانم در لحظه، لحظه را خلق کنم و بههمین دلیل بداههنوازی بستر بسیار مهمی در موسیقی من است. شاید این همان چیزی است که موسیقی جز باید باشد!
هاکون کورنشتاد:
گاهی اوقات فکر میکنم که نوازنده ساکسوفن شدنم فقط یک حسن تصادف بود. حتی به شوخی میگویم «راستش خیلی هم از این ساز خوشم نمیآید و صداهای قشنگ تر از این هم میشه خلق کرد!» شاید همین کممحلی من بود تا سبب شد انگیزهام برای اینکه زوایای پنهان این ساز را کشف کنم بیشتر شود. به نوازندگی استادان این ساز بیشتر گوش کنم، مهارتهای گوناگونش را یاد بگیرم (مثل نواختن آکوردهای چند صدایی)، ایجاد صداهای پرکاسیو و ضربی از بدنه ساز و قمیش آن یا افزودن لایههای صوتی مضاعف به کمک تجهیزات جنبی...
معمولاً در موسیقی جز -که از آن برآمده ام- ساکسوفن به عنوان یک ساز تکنواز در جلو قرار دارد. حال صداهایی را با آن ایجاد میکنم که میتواند نقش میانی پیدا کند و این بهنظرم جذابتر است. در اوایل خیلی از این دستاوردم خوشنود بودم و با غرور آن را نمایش میدادم اما هر چه جلوتر رفتم احساس کردم که این قابلیتها هم مثل سایر قابلیتها تنها ابزاری است برای بداههنوازی بهتر و بس. شاید به همین دلیل است که هنگام نواختن اگر لازم باشد سوت هم میزنم! حتی گاهی آواز میخوانم. در سال ۲۰۰۹ برای اولین بار یک اپرا را از نزدیک تجربه کردم و از آن زمان به ساختن سازی جدید روی آوردم که به کل روحیات موسیقایی و رویکردم به ساکسوفن را تغییر داد. خلاصه اینکه موسیقیدان بودنم اصولاً یک تصادف در تصادف بوده! شبیه عروسک های سنتی روسی!
درباره جشنواره
سومین دوره جشنواره بینالمللی بداههنوازی این بار با محوریت تکنوازی سازهای بادی برگزار میشود. هنرمندانی برجسته از ایران، اطریش، آلمان، ایتالیا، نروژ، سوییس، سوئد، لهستان، هلند و فرانسه طی ۶ شب به هنرنمایی خواهند پرداخت. هر روز دو هنرمند به روی صحنه خواهند رفت و پیش از آن نیز یک استعداد جوان ایرانی به مدت ۱۰ دقیقه به اجرا خواهد پرداخت. هنردوستان با تهیه هر بلیط، میتوانند در کل اجراهای هر شب حضور داشته باشند.
جشنواره علاوه بر اجراها، بخش های متنوعی دیگری از جمله اکران فیلم های مستند، ملاقات با هنرمندان و کارگاه های آموزشی نیز دارد که علاقهمندان میتوانند برنامه آن و نحوه حضور را در صفحه اختصاصی اینستاگرام جشنواره دنبال نمایند.
در شب آخر جشنواره علاوه بر ۲ اجرای اصلی، کنسرت اختتامیه نیز برگزار میشود که در آن موضوع دوره بعدی جشنواره معرفی میگردد.