پدر بزرگ آرتور که پیش از این نظامی بوده و اکنون در کنار دریا در خلوت و گوشهنشینی زندگی میکند، میکوشد که با نوۀ کوچک خود تیم که پدر و مادرش در حال جدا شدن از هماند ارتباط برقرار کند. تیم، عاشق بازیکردن با مورچههاست و آنها را دوست دارد، اما گفتوگوی او و پدر بزرگ به مسیر دیگری میرود...