کارگردان نمایش «ترس از باران» ضمن ابراز تأسف از این که امروز، خبری از جشنوارهها یا مراکز نمایش دانشآموزی نیست، گفت «امروز آموزشوپرورش در هنر باید نقش پررنگی داشته باشد.»
طلایه زهرهوندی، کارگردان نمایش «ترس از باران» که بر اساس متن «مسعود دلخواه» در تماشاخانۀ «سیمرغ» در تهران به روی صحنه رفته است، در گفتوگو با پانا، با اشاره به نقش مهم وزارت آموزش وپرورش در شکوفایی استعداد هنری دانشآموزان گفت: «گاهی صحبت از مباحثی همچون حذف رشتههای هنری برای دانشآموزان میشود که این بیان ضدهنر عمل میکند. با توجه به مشکلات مالی که خانوادهها دارند خیلی جاها صحبت از تعطیلی آموزشگاههای هنری میشود. امروز باید آموزشوپرورش در هنر نقش پر رنگی داشته باشد و حضوری محکم از آموزشوپرورش را در این عرصه ببینیم و جشنوارهها یا مراکز نمایش دانشآموزی جایگاه مهمی در این عرصه داشته باشند، در گذشته و قبل از کرونا دانشآموزان بیشتر به سینما و تئاتر برده میشدند، اما امروز این اقدام را کمتر میبینیم و امروز آموزشوپرورش، نه تنها باید در حوزه تئاتر، بلکه در حوزههایی از جمله هنرهای تجسمی و موسیقی نیز خودنمایی کند.»
وی با بیان این که در مواجهۀ نخست با متن این اثر نمایشی، احساس کرده است که این در این نمایشنامه تمام جوانان جامعه با مشکلاتی در حیطۀ روابط و درگیریهایی با اعتیاد در هر نوعی مواجه هستند، گفت: «این نمایش به مقولههایی مانند «اعتیاد»، «افسردگی»، «تأثیر رسانه بر روابط» و «عدم درک متقابل طرفین» با نگاهی ابزورد میپردازد و در این راستا با چند نفر از دوستان که سابقۀ همکاری با آنان را داشتم، صحبت کردم و تصمیم گرفتیم این اثر نمایشی را به روی صحنه ببرم که در نهایت، بعد از مواجهه با کلی مشکلات، بارها تغییر شیوۀ اجرایی و تیم، در نهایت با دوستان نزدیکم بعد از دراماتورژی نهایی تصمیم به اجرای نهایی این اثر گرفتیم.»
«ترس از باران» یک نمایشنامۀ استاندارد در ژانر «ابزورد» است
وی که در حوزۀ ترجمۀ متون و کتب ادبی و نمایشی نیز به فعالی میپردازد، در ادامه، این اثر نمایشی را، یک نمایشنامۀ استاندارد در ژانر ابزورد دانست که در این روزها، جای خالی و عدم حضور این ژانر در نمایشهای روی صحنه به شدت احساس میشود، افزود: «سعی کردم با دراماتورژی مناسب این اثر نمایشی، متن را به جامعۀ امروز و مشکلات آن نزدیکتر کنم و این نمایش، حسی است که تمامی جوانان ما، کموبیش در این روزها با آن درگیر هستند.»
خالق مجموعه کتابهای «هنر خفنبودن» که برای سنین کودک، نوجوان و بزرگسال به بازارا کتاب عرضه شده است، در بخش دیگر از این گفتوگو، «ترس از باران» را، نمایشی با رویکرد «استیمنت روانشناسانه» دانست و با بیان این نکته که سعی کرده است در کارگردانی این اثر، از شیوههای «بِرِشتی» (کارگاهی) استفاده کند و دست بازیگران را، تا حد ممکن باز بگذارد، ادامه داد: «البته ما هم یک گروه تجربی و آماتور هستیم و ادعایی نداریم و قطعاً با ضعفها و نقصهای بسیاری مواجه هستیم، اما تلاش کردیم تا بهترین توان خود را به نمایش بگذاریم.»
این مدرس دانشگاه که نمایش «مفیستو» به کارگردانی «مسعود دلخواه» در جایگاه مترجم اثر حضور داشته است، «ترس از باران» را استیمنت روانشناسی برشمرده که شاخصههای خود را در کارگردانی داشته و کارگردانی خاص خود را میطلبد و بر همین اساس، با تأکید بر این مفهوم که ایجاد شناخت مناسب برای بازیگران از مشکلات رفتاری شخصیتی نقشها در آثاری از این دست، بسیار مهم و حیاتی است، اضافه کرد: «زبان بدن و رفتار این افراد بسیار واجد اهمیت است و کاراکترهای موجود در این اثر، افرادی هستند که هر روز در دنیای واقعی، با آنها همزیست هستیم و ما در اجرای این اثر، باید کاملاً با متداکتینگ همراه میشدیم، چرا که صحنه، برشی از واقعیت روزانه است.
مردم به واسطۀ شرایط کرونا توان مالی برای پاسخگویی به سبد فرهنگی خود را ندارند.
مترجم نمایشنامۀ «مرگ» که به کارگردانی «عرفان شیرنگی» به روی صحنه رفته است، در بخشی دیگر از این گفتگو، بیماری کرونا را یک بیماری سخت و آسیبرسان برشمرده و ضمن تأسف از این امر که در چنین شرایطی، بازیگران تئاتر دائماً در معرض بیماری قرار دارند، اظهار داشت: «در شرایطی هستیم که مردم، از این وضعیت خستهاند و به خاطر شرایط اقتصادی کرونا، مردم در حال حاضر توان مالی برای پاسخگویی به سبد فرهنگی خود را ندارند و از طرف دیگر، حمایتهای مادی و معنوی از هنر نمایش در این روزها بسیار پایین است و فرهنگسازی در حوزۀ قرار دادن تئاتر در سبد فرهنگی مردم، انجام نشده است.»
زهرهوندی ضمن ابراز تأسف از این امر که امروز، مردم ما با هنر تئاتر در فرم اصیل آن کاملاً بیگانهاند و اگر چیزی جز بزن و بکوب به عنوان یک نمایش در روی صحنه ارائه شود، استقبال از آن به شدت ضعیف خواهد بود، تصریح کرد: « من راجع به مقولۀ سلبریتیپرستی در نمایش، کلاً صحبت نمیکنم اما ای کاش حمایت از ما بیشتر بود و با توجه به هزینههای بالا امکانات تبلیغاتی ارزان قیمت و رایگان در اختیار ما قرار میگرفت یا حداقل کشف استعدادهای بیشتری در حوزۀ هنر نمایش رخ میداد.»
مترجم کتاب «دختری از نابیا»، نوشته «نجیب محفوظ» در ادامه، معرفی هنرمندانی را که با توجه به استعدادها و تواناییهای بسیار بالاتر از سطح موجود در جامعه، به دلایل اقتصادی مهجور ماندهاند، از جملۀ مهمترین اهداف خود در روزهایی که فعالیت هنری خویش را به صورت مستقل و با بودجه و هزینههای کاملاً شخصی آغاز کرده است، برشمرده و با بیان این که هنر، مقولهای بسیار پرهزینه و کمدرآمد است، خاطر نشان کرد: «از آنجایی که در حال حاضر برای دریافت سومین مدرک کارشناسیارشد خویش، در حال تحصیل در رشتۀ روانشانسی هستم، سعی کردم پروژههای هنری خود را به عنوان یک کارگاه هنردرمانی در نظر بگیرم و امیدوارم روزی برسد که توان مالی و حمایت کافی برای گسترش این راه در اختیار داشته باشم و فکر میکنم باید حمایت دولتی و تبلیغات عمومی بیشتری در اختیار هنر نمایش در کشور قرار بگیرد.»
وی در همین راستا، پخش شدن تلهتئاتر از تلویزیون را یکی از مهمترین عواملی برشمرده که موجب میشد مخاطبان بسیاری با هنر نمایش آشنا شوند، تأکید کرد: «کاش شبکهای مثل شبکه نمایش برای نمایش تئاتر از رسانۀ ملی وجود می داشت.»
این مدرس دانشگاه، در بخش دیگری از این گفتوگو، ضمن ابراز تأسف از این امر که مشکلات اقتصادی مردم ما این روزها به دلیل تحریمهای اقتصادی و مشکلات دیگر بسیار زیاد شده است و همین طور، به دلیل عدم پرداختن به فرهنگ قرار دادن تئاتر در سبد اقتصادی مردم و گردش مالی مناسب، مشکلات تئاتر تشدید شده است، تأکید کرد: «امروز تئاتریها، خیلی نمیتوانند بیشتر از بخور و نمیر از همدیگر و از هنر تئاتر حمایت کنند و به جز حمایت معنوی هنرمندان از یکدیگر که در برخی از موارد دیده میشود، پشتیبانی مالی یعنی خرید بلیط نمایش به دلیل وجود فرهنگ و انتظار دعوت شدن به یک اثر نمایشی، وجود ندارد و از همین روی، چرخۀ اقتصاد درون ساختاری تئاتر بسته شده است. و امروز مقولهای به عنوان «همکار-حمایت» در تئاتر وجود ندارد.»
زهرهوندی، با تأکید بر این نکته که وجود شرایط اینچنینی در هنر نمایش در کشور موجب شده است که هنرمندان خسته، ناتوان و در حال نابودی باشند، خاطر نشان کرد: «خسته ایم، ناتوان اما با این حال تلاش میکنیم، چون تئاتر زندگی است، زیبایی است، شادی است خلاصه اما دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.»
وی در پایان این گفتوگو، رفاقتها، همراهیها، ادراک متقابل، فضای سالم، دوستانه و همدلانه، یادگرفتن از متون خاص، درسهای زیستی و فلسفی را که یک بازیگر و کارگردان در طول پروژهها با آنها مواجه میشود، از جملۀ مهمترین زیباییهایی موجود در هنر نمایش برشمرده و بر همین اساس، یادآور شد: «اینها مواردی است که من میتوانم به عنوان شیرینی های کار از آنها اسم ببرم.»
منبع: خبرگزاری پانا