ستاره کدخدایی منتقد سینما و تئاتر در یادداشتی، نمایش «شکافتن کام ماهی» نوشته بابک پرهام و با طراحی و کارگردانی سمن قناد، اجرا شده در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر را مورد نقد و بررسی قرار داد.
به گزارش پایگاه خبری گیتی آنلاین، در روزهای سرد زمستانی پایتخت، نمایش «شکافتن کام ماهی» در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر تا ۲۵ اسفند ماه سال جاری میزبان دوستداران نمایش است. نمایشی دلچسب که از قلم «بابک پرهام»، نویسندهای توانا خلق شده است، نویسندهای که خود، در کارنامهاش تجربههای ارزشمندی از کارگردانی، نقد و مترجمی را داراست. این نمایش را بازی روان «سمن قناد» و «حسین جاهد» جان دادهاند. تهیهکننده آن مجید قناد است و کارگردانی آن را «سمن قناد» بر عهده داشته است.
جادوی نمایش
اگر سخن اریک امانوئل اشمیث فرانسوی را باور داشته باشیم که: «فلسفه مدعی توضیح جهان است و تئاتر برای بازنمایی آن خلق شده است»، آن وقت باید بپذیریم که سالن نمایش جایی برای بیدار شدن است، نه خوابیدن!
هنری که تلاش میکند برای اندک زمانی مخاطب را از دغدغههای سطحی همیشگی زندگی جدا کند و روی جدی و عبوس حقیقت و یا بهتر است بگوییم روی واقعی حقیقت که در بیشتر مواقع طعم گس و تلخ دارد را به او نشان دهد.
اگر چه نمایش تلاش میکند در کنار خاصیت سرگرمکنندگی اندکی از این زهر را به کام انسان شیرین کند اما در هر صورت نمایش تلاش میکند دست مخاطب را بگیرد و با خود به دل روایت زندگی ببرد. و بعد در ساحل تفکر او را با خود و جهان درونش تنها بگذارد تا بلکه مرهمی بیابد. هنری که رسالتش به قدمت سوالات و دغدغههای عمیق انسانی است!
«شکافتن کام ماهی»
عنوان جذاب نمایش دلالتی است بر نمایشی که قرار است موشکافی کند. موشکافی از چه؟ ماهی؟ آن هم کام ماهی؟ موشکافی از کام عنصری گریزپا؟ ماهیگیر کیست و ماهی کدام؟
«شکافتن کام ماهی» نمایشی واقعگرایانه است. از آن دست نمایشها که تلاش نمیکند در پرده آب و رنگ فانتزی صحنه، چشم را فقط نوازش دهد. نمایش به سراغ درگیریهای بیپایان همیشگی زن و مرد میرود و تلاش میکند با نگاه روانشناختی روایتی از آن را نمایش دهد، تا بلکه نخی از این کلاف در هم تنیده شده را باز کند. گرهای از کشمکش انسان با خودش، انسان با دیگری و انسان با جامعه پیرامونش!
پیوند صحنه و متن
از همه عواملی که در ساختار یک نمایش استاندارد حضورشان حتمی و قطعی است؛ عواملی چون: شخصیت پردازی به اندازه، دیالوگ نویسی دقیق، طراحی صحنه گیرا، نور و موسیقی کافی همه و همه مهم و ضروری هستند اما، آنچه ستون فقرات نمایش به حساب میآید «متن خوب»است. متن خوب زیربنای عمارت نمایش است.
پرهام به عنوان نویسندهای که خوب زبان نمایش را میشناسد، با زیر و زبر صحنه آشناست به درایت از پس فرازها و فرود دهی به سوژه خود برآمده است. اگر چه نمایشهای بسیاری هر ساله بر روی صحنه میروند که رویکردی آسیب شناسانه به مقوله روانشناختی زن و مرد دارند باید گفت پرهام اثر خود را از یک گزند نجات داده است و آن ملال ناشی از نمایشهای رئالیستی است. او در روایت خود تعلیقهای بجایی گنجانده است که در سایه سار بازی چشم نواز حسین جاهد و سمن قناد نمایش را دیدنی کرده است.
روایت او روایت زوج جوانی است که در جریان زندگی مشترک به ملال در ارتباط رسیدهاند. زن خواستار جدایی است و مرد به فکر تمهیدی تا بلکه به چاه جدایی نیفتد.نمایش در همین روزهای خمودی این رابطه حرکت می کند تا ذهن تماشاگر خود را با این سوال بنیادین درآمیزد که به راستی مردان؛ مریخی و زنان ونوسی نیستند که حرف هم را نمیفهمند؟! نمایش سراسر فریاد است، فریادی که از حنجره ترسها و اضطرابهای انسان معاصر بلندتر شنیده میشود.
درونمایه تامل برانگیر نمایش در کنار بازیهای به اندازه و تکنیکال دو بازیگر نمایش در کنار دیالوگهای پیشبرنده و پویا زنجیره حسی بین صحنه و تماشاگر را تا پایان نمایش استحکام میبخشد.
سمن قناد در جایگاه کارگردان هم چشمگیر درخشیده است. خوش سلیقگی او در طراحی میزانسنها و زد و خوردها در ایجاد حس دلهره در مخاطب و افزایش هیجان روشن میشود و البته حکایت از تلاش و تمرین چند ماهه او و تیمش را دارد. تسلط او در جایگاه بازیگر از نقاط قوت نمایشش است؛ که لاجرم طبیعی است در پرتو بازیش طراحی نور و صحنه و موسیقی کمتر به چشم بیاید.
سخن آخر
متن خوب، بازی خوب، کارگردانی خوب سه مولفههایی است که شکافتن کام ماهی از این موهبتها برخوردار است. نمایشی که واعظ نیست و نگاه جدی آن به درونمایه سبب شده است که حتی یک جمله طنز در دلش نداشته باشد. نمایشی که در لباسِ منتقد روابط زن و مردی پوشیده است و مخاطب را با همین سوال همیشگی تنها روانه خانه میکند که:
«به راستی راه تسکین و شفای اندوه بیپایان خشمهای نهفته، تلنبار رنجشهای همیشگی میان زن و مرد، فریاد است یا سکوت؟ آیا راه بهتری چون شنیدن موثر یکدیگر کاراتر نیست؟!»
منبع: گیتی آنلاین