ایران تئاتر
۲۴ دیماه ساعت ۱۰:۲۵- شناسه مطلب: ۷۴۵۲۸
جلسه درمانی عقدهی مادر منفی و سندرم نوجوان ابدی در یک اثر نمایشی
مهرداد خامنهای کارگردان نوگرای تئاتر و موسس گروه تئاتر اگزیت سالها است که فعالیت هنری در زمینههای ساخت فیلم و اجرای نمایش انجام میدهد. خامنهای در اجرای نمایش جدیدش به سراغ خوانش تازهای از داستان معروف و کلاسیک شازده کوچولو نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری رفته است.
مهرداد خامنهای فارغ التحصیل دوره دوساله بازیگری از هنرکده آزا دهنرپیشگی آناهیتا زیر نظر مصطفی اسکویی است و همچنین دارای مدرک کارشناسی در رشته کارگردانی تئاتر، سینما و تلویزیون از دانشگاه هنرهای دراماتیک بلگراد یوگسلاوی سابق، کارشناس ارشد در رشته پداگوژی هنرهای نمایشی از دانشگاه هنرهای دراماتیک زاگرب کشور کرواسی و فارغ التحصیل تئاتر درمانی از دانشگاه کلن آلمان است. خامنهای مسلط به زبانهای انگلیسی، آلمانی، نروژی و صرب و کرواتی میباشد. تألیف و ترجمه اصول کارگردانی سینما به زبان انگلیسی اقتباس برای اجرای صحنهای شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنت اگزوپری به زبان انگلیسی، ترجمه چهار صندوق اثر بهرام بیضایی به زبان نروژی، ترجمه مجموعه داستانهای صمد بهرنگی به زبان انگلیسی، اقتباس و ترجمه مهاجران اثر اسلاومیر مروژک از انگلیسی به زبانهای نروژی، آلمانی و اجرای نمایشهایی نظیر مهاجران، هملت در روستای مردوش سلفی از جمله فعالیتهای کاریش محسوب میشوند.
نمایش شازده کوچولو داستان خلبانی است که بر اثر آسیبهای روانی ناشی از جنگ، در آسایشگاه روانی بستری شده است. شازده کوچولوی این خلبان، دختر جوانی است که خلبان طی یکی از ماموریتهای خود در پی خراب شدن هواپیمایش در کویر با او روبرو شده است. بر اساس تحلیل دو روانشناس معروف معاصر ماری لوئیس فون فرانتس و اوگن دروئرمان، هم دوسنت اگزوپری و هم شخصیت خلبان این نمایش از عقدهی مادر منفی و نیز سندرم نوجوان ابدی رنج میبرند. اجرای صحنهای این داستان و بازگو کردن وقایع توسط خلبان، در واقع جلسهی درمانی او است. نمایش شازده کوچولو ترکیبی است از فیلم و تئاتر که در نمایی نزدیک، درامی روانی را شکل دادهاند.
نمایش شازده کوچولو اولین بار در سال ۲۰۰۵ میلادی به زبان نروژی در کشور نروژ روی صحنه رفته است. در اجرای صحنهای فرشته حسینی و لیلی شجاعی و در بخش فیلم منصور میرزابابایی، مریم صیادمقدم، غزاله کنعانپناه، کیارش لبانی، آویشن بیکایی، ایرج تدین، محمدمصطفی ملک، شیوا خاکپور، نازنیک گالوستانیان و فهیمه کوشا ایفای نقش میکنند.
نمایش شازده کوچولو به کارگردانی مهرداد خامنهای در خانه موزه استاد انتظامی تا ۳۰ دی ماه ۱۳۹۵ به روی صحنه خواهد بود.
با مهرداد خامنهای درباره اجرای نمایش شازده کوچولو گفت و گویی انجام دادهایم.
اغلب نمایشهایی که روی صحنه اجرا کرده اید اقتباس از نویسندگان بزرگ ادبی و نمایشی دنیا هستند، آیا به اجرای این نوع نمایش ها علاقه دارید؟
برایم جالب است به سراغ اجرای برخی از نمایشنامههای خارجی که کمتر در ایران شناخته شده هستند بروم (هملت درروستای مردوش سلفی). مواقعی که به سراغ متن های معروف و شناخته شدهای نظیر شازده کوچولو می روم، تلاش میکنم با نگاه جدید و متفاوتی این کار را انجام بدهم.
بیشتر در چه بخش هایی از داستان اگزوپری تغییراتی را اعمال کردید؟
تغییرات در باره متن انجام نشد. این تغییرات بیشتر در نوع نگاهم و دو برداشت روانکاوانه از شخصیت اگزوپری و شازده کوچولو انجام شد. یکی از این نگاههای روانکاوانه مربوط به ماری لوییس فون فرانتس روانشناس اتریشی در دهه شصت میلادی است. این روانکاو کلاسهایی که در زوریخ برگزار کرد به تحلیل موشکافانهای از شخصیت و آثار اگزوپری پرداخت. این برداشت بسیار متفاوت و نو به این نویسنده صاحب نام بود و توجهات زیادی را برانگیخت. ده سال بعد اوگن دروئرمان روانشانس آلمانی که طبق سبک فروید کار می کرد، بدون توجه به نگاه فون فرانتس اگزوپری را دوباره تحلیل کرد و البته در هر دو در یک مسئله اشتراک نظر داشتند.
این اشتراک نظر مربوط به چه مسئله ای بود؟
اینکه اگزوپری مشکل مادر منفی داشت و تمام داستان شازده کوچولو در واقع بازتاب این مطلب است. فون فرانتس تاکید داشت اگزوپری علاوه بر این مسئله، عقده نوجوان ابدی هم داشت.
به همین دلیل قهرمان رمان شازده کوچولو یک نوجوان است؟
اشاره درستی است و من این مقالات را به فارسی ترجمه کرده ام و در اختیار علاقمندان قرار دارد. برای من این نوع نگاه این دو روانکاو جذاب بود و نمایش را دوباری در آلمان و نروژ اجرا کردم. داستان شازده کوچولو که اینقدر برای ما زیبا است در حقیقت تراوش ذهن آدمی است که دارای دو سندروم خیلی مهم و مشکل ساز بوده است. به نظر فون فرانتس خلبان و اگزوپری در اصل یک شخصیت هستند. کار گروه اجرایی در وهله اول این است که نویسنده اثر را تحلیل می کند و بعد از این تحلیل است که به اجرای نمایش می رسد و لزوما برداشت نویسنده و برداشت کارگردان در اجرا یکسان نیست.
اغلب نویسندگان و هنرمندان مولف، آثارشان برگرفته از رخدادها و تجربیات زندگیشان در عرصه های مختلف است؟
درست است و اگزوپری تحت تاثیر زندگی شخصیش شازده کوچولو را نوشت. نکته مهم دیگر درباره شازده کوچولو این است که در اغلب اجرا و فیلمهایی که بر اساس آن ساخته شده است یک نوع نگاه و ساختار واحد و یکسان را میبینیم. در اجرای نمایش من بیشتر تلاش کردم بیشتر به خود نویسنده نزدیک بشوم. به همین دلیل تمام فرم اجرایی نمایش مبتنی بر روانکاوی شخصیت خلبان در آسایشگاه روانی و موقعیت سندروم نوجوانی ابدی است.
سندروم نوجوان ابدی هم در روانشناسی تعبییر متفاوتی دارد؟
بله، نهایت سندروم نوجوان ابدی جدا شدن از اجتماع و مرگ است.
نوجوانی به واسطه اینکه حد فاصل میان دوران کودکی و بزرگسالی است مقطع مهم و تاثیر گذاری در زندگی آدم ها است؟
مشکل در این بحث زمانی رخ می دهد که آدم این مسیر گذر از دوران کودکی و بزرگسالی را درست طی نکند. کسی که دچار سندروم نوجوانی ابدی می شود، هرگز از دنیای نوجوانی خارج نمی شود و در آن محصور می ماند و در طول زندگی برخورد مناسبی با واقعیتهای زندگی ندارد. در داستان شازده کوچولو خلبان خودش را از دنیای بزرگسالی جدا کرده است و علاقه دارد مدام با بچه ها حرف بزند. در نمایش ما به این مسئله به چشم یک مشکل نگاه نمیکنیم. در یکی از شبهای اجرا روانکاوی به دیدن نمایش آمد و این بحث شد که چرا ما این قدر جذب داستانی میشویم که در بطن خودش مشکل دارد.
برای اجرای نمایش شازده کوچولو از مشاور روانشناسی هم استفاده کردید؟
موقعی که از یک دیدگاه روانکاوانه به اثری نگاه میکنید و شخصیتها بر این اساس ساخته می شوند احتیاج به مشاوری دارید که بتواند این مسائل روانشناسانه را برای بازیگران واکاوی کند. سعی کردیم در بحث مشاوره روانشناسی برای بازیگران به تمام این پستی و بلندیهای این وضعیتها پرداخته شود و بازیگر با اشراف روی صحنه برود.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی