هفتمین ساخته سامان سالور و بازگشت او به سینما پس از شش سال با فیلم جدیدش «سه کام حبس» در یک نگاه کلی نمیتواند آنگونه که از او انتظار میرود مخاطب را راضی کند. فیلمنامهای سرشار از داستانکهای مختلف که جز در موضوع اعتیاد و مواد مخدر هیچ ارتباط دیگری با یکدیگر برقرار نمیکنند و البته این ارتباط نیز به شکل کامل صورت نمیگیرد.
اگرچه نویسنده فیلمنامه تلاش کرده تا جامعهای آسیب زده را روایت کند اما در روایت مذکور موفق نیست و نمیتواند نگاهی آسیبشناسانه به موضوع داشته باشد. از این رو روایت و نگاه یاد شده در سطح باقی میماند و در نتیجه با قصههایی سطحی و نوعی شعارگونه مواجه هستیم که به نوعی صرفا باعث سردرگمی مخاطب شود. ضمن اینکه میتواند در امتداد داستان همچنان گسترش نیز داشتهباشد، به همین دلیل معقدم سالور نتوانسته به خوبی دغدغههای ذهنی خود را در قالب فیلمنامه مطرح کند و در نتیجه مخاطب در مواجهه با بخشهای مختلف داستان و داستانکها نمیداند باید به کدام سمت و سو کشیدهشود و کدام ماجرا را دنبال کند و از کدام یک دل بکند؟ تو گویی در این قصد، مخاطب به سان فردی رهاشده در یک دریا، در درون قایقی است که پارو و بادبان و غیره ندارد و نمیداند به کدام سو باید حرکت کند.
جامعهای که سالور به عنوان نویسنده به ما نشان میدهد یک جامعه سرتاپا آسیبدیده است. درجامعه سالور اکثر افراد یا فروشندهاند و یا خریدار، یا مصرفکنندهاند یا تولیدکننده و این مساله نیز به قشر و طبقه خاصی معطوف نمیشود. اما دلیل بوجود آمدن این آسیب چیست؟ و اصلا چرا برای مشکلات آدمها هیچ دلیل حداقلی ارائه نمیشود؟؟
ساختار اما برخلاف محتوا هوشمندانه و حرفهایتر است به ویژه در بخش طراحی صحنه و فیلمبرداری که تلاش شده تا با استفاده از رنگهای کدر و سرد و کادرهای عمدتا مدیوم و خاکستری رنگ مفاهیم موجود در فیلمنامه به تماشاگر منتقل شود که البته اعتقاد دارم این دو از نقاط قوت سه کام حبس محسوب میشوند.
بازیها هم روان و قابل قبول است و بازیگران اصلی تلاش کردهاند تا بازیهای یکدست و در خدمت فیلم ارائه دهند که تصور میکنم تا حد زیادی در این زمینه موفق عمل کردهاند.
ریتم فیلم اما کند است و به نظر میرسد روند ساختاری فیلم بیشتر متاثر از فیلمنامه بوده و از همین رو ریتم فیلم دچار فراز و فرود زیاد و البته در نهایت خستهکننده است و پیشنهاد میشود تدوین مجددی با هدف افزایش ضرباهنگ در این کار صورت گیرد.
در نهایت اما همانطور که در سطور نخستین ذکر شد، سه کام حبس بر خلاف نام و محتوا و مضمونش نمیتواند مخاطبی را که حدود شش سال در انتظار کار جدید سامان سالور نشسته بود را شگفتزده ساخته و اثری شایسته و تحسینبرانگیر در کارنامه این فیلمساز باشد.
علی دهباشی