گفت و گویی با نویسنده و کارگردان نمایش " قلب قیصر"

قصه، قصه قیصر دیروز نیست قصه، غصه قیصر امروز است اگر قیصر کیمیائی در راه اجرای عدالت به اجبار روزگار جان می ستاند قیصر "قلب قیصر" برای اجرای عدالت به اختیار جان می‌سپارد تا جان ببخشد...

بسم الله الرحمن الرحیم، باید این‌گونه پاسخ بدم که در دهه چهل اتفاقی رخ داد که بیش از پیش در لایه‌های تاریخی ذهنی افراد جامعه رسوخ کرد و آن ساخت فیلم قیصر توسط کیمیائی بود. آنچه که باعث شد به قلب قیصر فکر کنم، روحیه عدالت‌خواهانه قیصر بود کهن الگویی که روحیه جوانمردی، روحیه ظلم ستیزی را به عمق جان مخاطبان تشنه عدالت نشاند و بر جان من هم نشست، روحیه عدالت‌خواهی و ظلم ستیزی جز لاینفک فرهنگ شیعی است. قیصر کیمیائی با آن نگاه معرفت شناسی خود در سینمای ایران حماسه آفرید و اسطوره شد. شاید بی راه نیست اشاره کنم به این مطلب که بخشی از روحیه انقلابی و عدالت‌خواهی من و هم نسلانم در بدو پیروزی انقلاب، نشأت گرفته از قیصر کیمیائی است.

دقیقاً سؤال الان شما موازی نگرش من بود. همیشه با خود فکر می‌کردم که اگر قرار باشه قیصر امروز متولد شود چگونه قیصری خواهد بود؟ و چه ویژگی‌هایی خواهد داشت. دیدم و اندیشیدم که روحیه حماسی، عدالت‌خواهی، جوانمردی آزادمنشی و دفاع از شرف و عزت دینی و انسانی از جمله پیام‌ها و باورهای  ارزشی حماسه عاشورائی است. پس به همین منظور و با الهام از واقعه عاشورا و تغییر نگاه تازه قیصر متحول شده دهه نود را خلق کردم که این بار نه با چاقو که با قلبش از راه می‌رسد.

بله دقیقاً. نمایش "قلب قیصر" نشأت گرفته از پیام عاشورا در زندگی معاصر است، قیصر " قلب قیصر " از مکتب کربلا می‌آموزد که با ندای درونیش به سمت نور در حرکت باشد به همین خاطر اولین و مهم‌ترین پیام سرور و سالار شهیدان حسین ابن علی (علیه‌السلام) را در گوش زمان فریاد می‌کند:

اُرِیدُ اَن آمِر بِالمَعروفِ وَ اَنهَی عَنِ المُنکَرِ وَ اَسِیرُ بِسِیرةِ جَدِّی وَ اَبِی عَلِّی بن ابی طالب  

هدف من امر به معروف و نهی از منکر و حرکت براساس سیره جدم رسول خدا (صلی الله علیه واله و سلم) و پدرم علی ابی طالب است.

نمایش قلب قیصر حماسه نامه ایست عاشورائی و سیاه مشقی است در مقابل مشق ماندگار کیمیائی.

امام حسین (ع) آمده بود تا دین جدش محمد (ص) را زنده کند که در کربلا دردناک‌ترین تراژدی انسانی شکل گرفت. قهرمان کربلا با حماسه زیبا و شورانگیز، گوهر دین را از زنجیر اسارت یزیدیان رهانید و با خون سرخش دین را زنده کرد و پیامش را به گوش قیصرهای زمان رساند. قیصر "قلب قیصر" تلاش می‌کند تا ارزش‌های حماسه کربلا را در لحظه لحظه زندگی فردی و اجتماعی‌اش جاری و ساری کند و خود را مسئول می‌داند تا به فرمایش حضرت علی (ع) که فرمودند:  "و لبس الاسلام لبس الفرومقلوبا" جامه اسلام به‌مانند پوستین وارونه پوشیده شده است؛ بنابراین باید تلاش شود جامه اسلام وارونه پوشیده نشود. واکنون قیصر " قلب قیصر " می‌داند که هر روزی می‌تواند عاشورا باشد و هر زمینی کربلا. یزید ۱۴۰۰ سال پیش مُرد و ما باید یزید زمان خود را بشناسیم و نگذاریم صاحبان زر و زور و تزویر یک‌بار دیگر حقیقت را در زنجیر کنند. قیصر نمایش "قلب قیصر" در رثای قهرمان کربلا می‌گرید تا روح قهرمانی در او حلول کند و خود قهرمان حماسی دوران خویش باشد و نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کند. به روح بزرگ و مقدس قهرمان کربلا می‌اندیشد تا خود صاحب روحی بزرگ شود چنانچه روحش در کالبد او احساس تنگی کند. چرا که می‌داند در دفاع از حرمت عزت و شرف خود و جامعه‌اش باید مرگ را به بازی گرفت، چنانکه مرگ با عزت در نظر او همچون گردنبند زیبایی است در گردن دخترکان.

از تمامی هنردوستان، فرهیختگان، دعوت می‌کنم با حمایت حضور خود از تماشای این اثر قوت قلبی باشند جهت هدایت ما هنرمندان برای تلاش در عرصه تئاتر و سینما چراکه " قلب قیصر " یک نمایش حماسی است قصه عشق و عاشق کشی است قیصر "قلب قیصر" سمبل قهرمانی است که با اندیشه عاشورائی می زید و خود را از واهمه زمانی می‌رهاند. در این نمایش قیصر امروز پدیدار می‌شود. قیصر امروز " کپی " قیصر دیروز نیست. قیصر دیروز با کفش پاشنه قیصری و چاقوی ضامن‌دار دسته برنجی رفت و قیصر امروز با علم و عشق و شور حسینی برمی گردد. او در تلاش است مبادا در روزگار زیستش عاشوراهایی فرارسد فرقش را بشکافد ولی هنوز به درجه ای از معرفت نرسیده باشد که شمر درونش را بِکُشد.