غلامرضا عربی کارگردان نمایش « شهادت پیوتر اوهه » در مصاحبه ای به شرح این نمایش پرداخت و افزود: اوهه زندگی آرامی را در خانه کوچک و جمع و جور خود دارد ،که نامه اخطاری از طرف یکی از کارمندان دولت دریافت می کند مبنی بر اینکه ببری در لوله حمام منزل اوهه دارد زندگی می کند،اول این قضیه برای اوهه کمی مضحک به نظر میرسد و نمی پذیرد،اما بعد از اینکه برگه اخطار ها را می بیند مقداری قضیه جدی تر می شود ،بعد از آن ،مامور مالیات می آید تا مالیات ببر را بگیرد ،مدیر سیرک می آید تا از ببر برای سیرکش استفاده کند ،از طرف وزارت علوم دانشمندی برای تحقیق درباره زندگی ببرها در اپارتمان به خانه اوهه می آید ،شکارچی برای شکار ببر می آید و سر انجام منشی وزارت امور خارجه می آید تا از وجود ببر برای استحکام روابط بین المللی دو کشور هندوستان و کشور مبداء استفاده کند و اتفاقات پیچیده ای که در این میان رخ می دهد که زندگی آرام اوهه را با چالشهای ناخواسته ای روبرو میکند.این نمایشنامه بسیار جاندار و گردن کلفت بود و پر از مسئله و چالش های عمیق و من خیلی دوستش می داشتم،سال ها بود که دنبال اجرای آن بودم و خوشحالم با یک تیمی دارم این نمایش را اجرا می کنم که خوب این تیم سال ها است که دارد با من همکاری می کند و ارتباطات حسی خوب ونزدیکی با هم داریم . با یکدیگر حرف می زنیم و اتفاقات صحنه ای را مرور می کنیم ، فوق هدف ها را به چالش می کشیم و این اتفاق برایم بسیار ارزنده است.
وی در ادامه گفت: سالها بود که علاقمند بودم این نمایشنامه را کار کنم ،سال ۱۳۸۰ این نمایشنامه را در خانه هنرمندان،سالن انتظامی به کارگردانی دکتر خاکی نمایشنامه خوانی کردیم ،من آن موقع هنرجوی ایشان بودم . بازیگرهای خیلی خوبی در آن گروه حضور داشتند. دکتر خاکی می خواستند این نمایشنامه را روی صحنه ببرند، که نشد.اما همیشه این در ذهن من بود که از نمایشنامه قدر اسلاومیر مروژک می توان اتفاق صحنه ای خوبی خلق کرد و چقدر سوال های بشری عمیقی در خود دارد که بشر امروز با انها دست به گریبان است. بشری که در جامعه ای پر از قوانین دست و پا گیر زندگی می کند.
این نمایشنامه در ذهن من ماند، تا حدود ۷ سال پیش متن را ارائه دادم به تماشاخانه ایرانشهر اما بعدها تصمیم گرفتم در تالار حافظ آن را اجرا کنم و آمدم تالار حافظ.
سالن اینجا را مناسب تر از آنجا دیدم و شرایطی که ما می خواستیم دقیقا در این تالار مهیا بود و می توانست اتفاق بهتری از تماشاخانه ایرانشهر برای ما رقم بخورد.
غلامرضا عربی سپس افزود گروه تاتر "باران" از سال ۱۳۸۰ از کلاس های فرهنگسرای بهمن شکل گرفته و در طی این سال ها کار کرده و نمایش های زیادی را به مرحله اجرا رسانده است.
کارگردان این نمایش از اجرای نمایش شهادت پیوتر اوهه می گوید که نمایشنامه ای است پر از سوالاتی که زندگی بشر امروز را به چالش میکشد. بشری که امروزه در جوامعی زندگی می کنند که آن جوامع پرند از قوانین دست و پاگیری که مانع زندگی ساده و بی آلایشش می شوند.
وی افزود ،من فکر می کنم بشر امروزه درگیر قوانینی است که زندگی ساده را از آدم ها می گیرد و آنها را وادار به انجام کارهایی می کند که دوستش نمیدارند ، اما چون در قالب یک اجتماع زندگی می کنند پذیرفته اند که حق و حقوق خود را بدهند و چیزی را دریافت کنند که در اصل آنها را در اکثر مواقع متضرر می کند یا حتی تا مرز نابودی پیش میبرد.،در این میان بشر امروز از حقوق شخصی خود گذر می کند،چرا که توان مقابله با این فشار عظیم را ندارد.
من فکر می کنم که مروژک دست به کار عظیمی زده و مسئله خیلی بغرنجی را در این نمایشنامه به چالش می کشد.
هم اکنون که من دارم این مصاحبه را با شما انجام می دهم این نمایشنامه در کشور آمریکا به روی صحنه است،تصور کنید پنجاه سال قبل مروژک تبعید می شود و تصور آن جامعه بر آن است که وی را در نطفه خفه کرده است ،اما پس از پنجاه سال ما نمایش آن را در این ور دنیا روی صحنه می بریم و یا در کشور آمریکا نمایشنامه اش اجرا می شود و معنای آن این است که حقیقت هیچگاه برای همیشه، پنهان نمی ماند و روزی آشکار خواهد شد.
وقتی زمان گذر می کند آیندگان متوجه می شوند که چه چیزی واقعی بوده و چه چیزی نه.
من فکر می کنم در این نمایش می توان این موضوع را لمس کرد.
غلامرضا عربی به مشکلات نمایش اشاره کرد و افزود: مشکلاتی که ما داریم مشکلات اساسی است که همه تئاتر دارد ،فقط مربوط به ما نمی شود ،درست از زمانیکه نمایشنامه را انتخاب می کنید و می خواهید شروع کنید ،بازیگرها را دعوت کنید،فضای تمرین را پیدا کنید ،دکور نیاز داری و می خواهید لباس تهیه کنید ،همه این مسائل نیازمند حمایت مالی دولتی است.
در تمام کشورهای پیشرفته دنیا تئاتر بسیار مسئاله و مقوله مهمی است به عنوان هنری پویا که زنده ترین هنر دنیا است.
وقتی تئاتر در حال اجراست،لحظه خلق اتفاق می افتد و وقتی تمام می شود یعنی خاتمه هنر تاتر.
شما وقتی نقاشی می کشید تا سال ها می توانید آن را نگاه کنید،موسیقی را ضیط می کنید تا سال ها آن را گوش می دهید،اما اگر تئاتر را ضبط کنید دیگر آن حس را به شما نمی دهد ،تئاتر هنر لحظه است فقط زمانی که دارد خلق می شود وجود و ظهور و بروز دارد .
هنری که در لحظه خلق می شود امکانات و نیازمندی های خاصی دارد که برای تولید باید با دقت و وسواس بیشتری به او اندیشید و این مشکلاتی که گفته شد برای تمام گروه ها است.
در تمام کشورهای دنیا حتی تئاترهای خصوصی برای تولید تحت حمایت دولت قرار دارند ،جالب اینجا است که ما در تئاترهای دولتی نیز از حمایت دولت محروم هستیم. و این سوالی است که ما سالهاست می پرسیم اما جوابی دریافت نمی کنیم.
این شیوه مدیریت تاتر، آرام آرام منجر به مرگ هنری می شود که می تواند در پویاتر شدن جامعه نقش بسزائی داشته باشد.
سرمایه گذاری در این بخش هنری میتواند باعث شادابی جامعه شود و ارتباط نفس به نفس مخاطب با این گونه هنری یعنی تئاتر باعث می شود تماشاگر چیزهایی را از سالن با خود بردارد و ببرد که شاید در یک گالری نقاشی یا سینما نتواند آن ها را بردارد.
و آنچه در مخاطب تاتر باقی می ماند در وجودش نهادینه می شود.
برای مخاطب تاتر لمس می شود، شنیده می شود و دیده می شود ،در اصل زندگی می شود .
مخاطب در مقابل شما نشسته و شما را می بیند به نوعی با شما همزاد پنداری می کند و این همزادپنداری منجر به یک پالایش روانی می شود.
استاد عباس جوانمرد بزرگ که نور به قبرشان ببارد همیشه می فرمودند: درجهان هستی به جز خداوند که وجود مطلق است ،همه چیز نسبی است و هر آنچه که در طبیعت مطلق بشود محکوم به فنا است،وقتی آدمی تلاش برای پیدا کردن مسیر چرائی های زندگی نمیکند و به بهانه آرامش در زندگی، کوششی برای رفع موانع سر راه خود نمیکند ، محکوم است که قربانی بشود .
شاید اوهه در این نمایش قربانی چونان اتفاقی است .
عربی همچنان افزود : هنگامیکه من دارم بازیگرها را روی صحنه می بینم دیگر غلامرضا عربی نیستم، من خودم را در خویشِ بازیگر می بینم و آن حس و حال را دارم،هنگامیکه نمایش شروع می شود ، غرق در نمایش می شوم چرا که نظم صحنه ای برای من بسیار مهم است و معتقدم جهانی که ما در آن زندگی می کنیم با کمبود نظم طبیعی مواجه است.
معتقدم که هنر در تمام سطوح و انواع خودش باید کمک کند که دست آدم های جامعه را بگیرد و به قول ابوسعید ابوالخیراز آنجایی که هستند یک قدم ببرد جلوتر،اگر هنری توانایی این را نداشته باشد که با مخاطبان خود چنین رفتاری داشته باشد،پس اساسا" هنر نیست ذات هنر نمی پذیرد چنین اتفاقی را ،اگر ما می خواهیم دست به خلق یک اثر هنری بزنیم، باید در آن روزنه امیدی باشد که دل مخاطب را به آن روشن کند.
هنر در معنا باخته ترین شرایط جامعه نباید تهی از امید به زندگی باشد.
به نظرم جهان ما در نهایت باید تبدیل بشود به همان گل سرخ پایان نمایش ایستادن به وقت رفتن... وگر نه بشر میمیرد، پیش از آنکه بمیرد.
عربی در انتها از همه دعوت کرد به سالن حافظ بیایند و کار گروه تاتر باران را ببینند.
عوامل نمایش شهادت پیوتر اوهه عبارتند از : نویسنده: اسلاومیر مروژک،مترجم: دکتر محمدرضا خاکی،کارگردان:غلامرضا عربی،بازیگران: سیروس همتی، شهرام مسعودی، شقایق فتحی، مجتبی گوهرخای، مژده (لیلا) ارجمند پیوند، احمد خیر آبادی، حمیدرضا زغم، حمیدرضا حسینعلی، آساره هداوند، ستایش خوش طینت، امیر مهدی میرزایی، آرتین عربی، محمدعلی شهریاری،طراح صحنه:سعید یزدانی ،دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: مجید یاراحمدی ،موسیقی:حسین جوانمرد، مدیر تولید:دکتر نازنین پاشا ،دستیار دوم کارگردان و منشی صحنه:سارا سعادت نیا، طراح گریم:مهلا شهریاری ،جرای گریم: محمدعلی شهریاری، طراح لباس:نگین صدرزاده، دستیار لباس:آیدا فاضلی، فاطمه بابایی، طراح نور: محمد صادقی ،روابط عمومی: فریبا جدیدی ،تبلیغات مجازی:فرشته سهی،هماهنگی:شهر آشوب مفتاحی، تصویربردار و ساخت تیزر: محسن قنداق ساز، امیرحسین شهری، عکاسان:پیام احمدی کاشانی،، سحر دادجو،مینا قانع، امیرحسین شهری، مدیر رسانه: دکترپیام احمدی کاشانی،فرزاد جمشیددانایی، طراحان پوستر و بروشور: مینا قانع، مدیر صحنه:امید سرلک، دستیاران صحنه: مژگان شمس، نازنینزینب فارسیان ،ساخت دکور: (دکوراسیون ناوک) غلامرضا عربی،، حمید رحیمی نیا، عباس پارچه باف شوقی، حسین حیدری ،تبلیغات فضای مجازی رسانه تهران تئاتر در اینستاگرام: مرتضی کازرانی
نمایش « شهادت پیوتر اوهه » از مورخ ۲۸ اردیبهشت تا ۲۸ خرداد ساعت ۲۰ در تالار حافظ به روی صحنه است علاقمندان می توانند برای تماشای این نمایش و تهیه بلیط به سایت تیوال یا به نشانی خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار، روبروی تالار وحدت، سالن حافظ مراجعه فرمایند.
خبرنگار : پیام احمدی کاشانی