کارگردان نمایش «ناسور» با اشاره به بهره گیری از گونه های مختلف نمایش ایرانی در این اثر، درباره به فراموشی سپرده شدن نمایش های شادی آور زنانه و تلاش برای احیای آنها سخن گفت. افسانه زمانی کارگردان نمایش «ناسور» درباره این اثر نمایشی که این روزها در تالار حافظ روی صحنه است به خبرنگار مهر گفت: من طرحی داشتم درباره سه زن که به نوعی سرنوشتشان با هم گره می خورد. این زن ها پیشینه ای دارند که این گذشته آنها را به هم پیوند می دهد و این طرح قابلیت این را داشت که در قالب نمایش های آیینی نیز اجرا شود. من این طرح را در اختیار خیرالله تقیانی پور گذاشتم و وی نیز با توجه به این ویژگی ها نمایشنامه «ناسور» را به نگارش درآورد.
وی درباره علاقه ای که به اجرای نمایش های آیینی و سنتی دارد، عنوان کرد: علاقه من به نمایش های آیینی و سنتی خیلی قدیمی است. من سال ها قبل کارم را با بچه ها شروع کردم؛ بچه هایی که برای اجرای نمایش های آیینی و سنتی آماده می شدند. طرح «پاتوق کودک» را هم ۵ دوره قبل و زمانی که محمدحسین ناصربخت دبیری جشنواره آیینی و سنتی را برعهده داشت به وی ارایه دادم و او نیز از این طرح استقبال کرد و ما سه چهار دوره با بچه ها، نمایش های آیینی و سنتی را کار کردیم.
وی یادآور شد: از نظر من نمایش ایرانی جای کار بسیار دارد چون این نوع آثار همیشه نادیده گرفته می شوند و در سطح می مانند. متاسفانه ما همیشه ویژگی های مدرن و پست مدرن را در نمایش های سنتی و آیینی خودمان نمی بینیم و سعی می کنیم به دنبال این شیوه ها در نمایش های غربی باشیم درحالی که واقعا غربی ها در بسیاری از موارد از ما الهام می گیرند. در کل نمایش شرقی این ویژگی را دارد و من فقط درباره نمایش های ایرانی این اعتقاد را ندارم.
کارگردان نمایش «ملی» درباره دیگر انگیزه هایی که وی را به سمت اجرای این نمایش سوق داده است، گفت: دغدغه دیگر من برای اجرای نمایش «ناسور» این بود که بتوانم در قالب یک درام از شیوه های نمایش ایرانی استفاده کنم که در این نمایش هم شاهد نقالی، ترنابازی، تعزیه، مجالس شادی آور زنانه و همه نمایش هایی که دارد به دست فراموشی سپرده می شود، هستیم. مجالس شادی آور زنانه بیشتر از بقیه نمایش ها دارد به دست فراموشی سپرده می شود چون مثلا تعزیه در این سال ها پشتوانه ای داشته و نقالی گاهی در جشنواره ها دیده شده است اما نمایش های شادی آور زنانه به خاطر ممنوعیت هایی که وجود داشته به دست فراموشی سپرده شده و همه ترانه ها و بازی ها کم کم از یاد رفته اند.
این کارگردان متذکر شد: تلاش من این بود که به صورت غیر مستقیم در قالب یک اجرای نمایشی این بازی ها را به نمایش بگذارم. در کاری قبلی ام «ملی» نیز این تلاش صورت گرفته بود. قصه هایی راجع به زن ها، نمایش ها و بازی های ایرانی و کلا فرهنگ ایرانی دغدغه های من هستند و حتی زمانی که با بچه ها کار می کنم و نمایش عروسکی به صحنه می برم دغدغه ادبیات و فرهنگ فولکلور ایرانی را دارم.
وی درباره ویژگی های نمایش شادی آور زنانه بیان کرد: در قالب نمایش های شادی آور زنانه بسیاری از مسایل سیاسی و اجتماعی روز مطرح می شده است چون این بازی ها زمانی شروع به شکل گیری کردند که زن ها محدود بودند و در اجتماع نقش مشارکتی زیادی نداشتند و این سرکوب ها باعث می شده در مجالس خودشان و اندرونی ها قصه و بازی هایی را شکل بدهند که به نوعی اعتراض به شرایط اجتماعی و فرهنگی باشد و حتی به طعنه در برخی از ترانه هایشان به مسایل سیاسی اعتراض می کردند.
زمانی اضافه کرد: ولی این نقدها همیشه محدود به همان مجالس زنانه بوده و فرصت بیرون آمدن از اندرونی ها را پیدا نکرده است. در مقطع کوتاهی این شعرها بیرون آمد و نوشته شد اما متاسفانه دوباره نادیده گرفته و جمع آوری شدند. در سال های بعد هم شرایط روشنفکی روز جامعه این بازی ها را به نوعی پس گرایی حساب کرد و آنها را پس زد درحالیکه در این بازی ها می تواند موقعیت و شرایط سیاسی و اجتماعی یک دوره تاریخی را در ایران درک کرد و علاوه بر آن جذابیت هایی دارد که متعلق به فرهنگ خودمان است و حس نوستالژیک را در مخاطبان زنده می کند.
وی درباره شکست زمانی که در نمایش جریان دارد گفت: فلاش بک هایی که در نمایش وجود دارد به شکل معمول نیست و در واقع نوعی ساختارشکنی در این زمینه رخ داده است. در شروع نمایش ممکن است تماشاگر کمی گیج شود اما در ادامه داستان، مخاطب را به دنبال خودش می کشاند و متوجه دو مقطع زمانی مختلفی که در داستان روایت می شود، خواهد شد. در این نمایش تاکیدِ بیشتر بر اتکا به شیوه بازیگری است به همین جهت در تغییر زمان های نمایش تغییر لباس به شکل جزئی اتفاق می افتد. نکته مورد توجه دیگر استفاه از نشانه ها و المان های نمایش ایرانی در این اثر است.
وی درباره نشانه شناسی نمایش های ایرانی عنوان کرد: نمایش ایرانی سرشار از سمبل هایی است که در گونه های مختلف می بینیم. هیچگاه در نمایش هایی مثل تعزیه یا نقالی و یا حتی نمایش های شادی آور دکور و صحنه تاثیرگذار نبوده و المان ها بسیار مختصر و مفید اما تاثیرگذار است. در نمایش تخت حوضی با یک چهارپایه حدِفاصل دیوار خانه همسایه مشخص می شود یا در تعزیه با رنگ گروه اشقیاء و اولیاء مشخص می شوند و با یک تشت آب رود فرات را نشان می دهیم. این نشانه ها به نظر من بسیار هم مدرن و به روز هستند و در تئاتر امروز دنیا دارد مورد استفاده قرار می گیرد درحالی که ما اغلب این ویژگی ها را در شیوه اجرایی مان فراموش می کنیم. تلاش کردیم در این اجرا از همین المان ها بهره ببریم و حتی در طراحی صحنه نیز از یک سکو به عنوان دکور استفاده کنیم.
وی درباره استفاده از موسیقی زنده در نمایش توضیح داد: آهنگساز نمایش عنایت خادم بشیری است که تلاش هر دو ما در آهنگسازی نمایش این بوده که از ملودی ها و تصنیف های آشنا به صورت زنده در صحنه نمایش استفاده کنیم. چون نمایش در یک دوره تاریخی مشخصی می گذرد سعی کردیم از تصنیف ها و ملودی های زهمان مان یعنی دوران قاجار استفاه کنیم. این کار در واقع به نوعی بازسازی تصنیف های قدیمی است و احیا کردن بخشی است که دارد به دست فراموشی سپرده می شود. در این زمانه که تمایلات موسیقایی نسل جوان عوض شده موسیقی این نمایش تلاشی است برای آشنایی نسل جوان با این نوع موسیقی و حفظ و نگهداری موسیقی ایرانی.
زمانی در پایان صحبت هایش اظهار کرد: در این نمایش یک مثلث عشقی به وجود می آید و پایان به شکلی طراحی شده که هر مخاطب آنچه را که دوست دارد نتیجه گیری کند. آدم های این نمایش هیچکدام سیاه یا سفید نیستند بلکه از نظر من همه کاراکترها خاکستری هستند. آدم هایی که هرکدام نیازهای عاطفی و روحی خودشان را دارند که این تمایلات ممکن است در زندگی هرکدام از ما پیش بیاید. شخصیت های نمایش گناهکار نیستند در عین اینکه بیگناه هم نیستند. آدم هایی که به موقع حرف دلشان را نمی زنند و به همین جهت نتایجی می گیرند که از سر گناهکاری نیست بلکه چوب ندانم کاریشان را می خورند.
نمایش «ناسور» با بازی نسیم ادبی، رویا میرعلمی، گیتی قاسمی، الهه شه پرست و علیرضا آرا تا ۱۲ خرداد ماه ساعت ۲۰ در تالار حافظ روی صحنه است.