نمایش «مطلق» به نویسندگی مشترک حمیدرضا هدایتی و راد پورجبار، بعد از دو سال تمرین ، در ماه جاری در سالن نوفل لوشاتو به روی صحنه خواهد رفت، راد پورجبار کارگردان این نمایش در یادداشتی از روند تمرین و مشقتهای اجرای این چنین نوشته است:
نوشتن نمایشنامه مطلق را از سال ۱۳۹۷ شروع کردم، ایدهی نمایشنامه از تلفیق چندین رمان و نمایشنامه به «مطلق» ختم شد .همیشه وقتی کتابی را تمام میکنم برخی از موقعیتهای آن کتاب ذهن من را درگیر میکند؛ کتابهایی مثل «۱۹۸۴» اثر جورج اورول، «میرا» اثر کریستفر فرانک، «تماشاچی محکوم به اعدام» اثر ماتئی ویسنی یک، «درانتظار گودو» اثر ساموئل بکت، «رهبر عزیز» اثر جنگ جین سونگ، «دختری با هفت اسم فرار از کره شمالی» اثر هیئون سئو لی و .... باعث شد که به ایدهی نگارش و اجرای یک اثر نمایشی برسم. از آنجایی که همواره بازیگری کردهام و آثار نمایشی زیادی برای بازی به من پیشنهاد میشد، به این جهانبینی از لحاظ تجربی رسیدهام که معمولا چه نمایشنامههایی برای مخاطب جذاب هستند و با علم به این «مطلق» را به گونهای نوشتم که بتواند هم مخاطب خاص و مدنظرم را همراه کنم و هم مخاطب عام از دیدن اثر لذت ببرد. از نظر من مخاطب عام بیشتر به دنبال قصه است و مخاطب خاص به دنبال شیوه اجرایی، که در ادامه در مورد شیوه اجرایی نمایش توضیح خواهم داد.
پس از پایان نگارش نمایشنامه در خرداد ۱۳۹۸ با ترکیب ۱۱ بازیگر تمرینات را آغاز کردیم، هر چند انتخاب اشتباه دستیار کارگردان توسط من موجب اشتباهات زیادی در روند تمرین شد و براساس تصورات اولیه بنا بود بعد از چهارماه تمرین با مشارکت او و پیگیریهایش برای مجوز اجرا و هماهنگی با تالار حافظ «مطلق» به روی صحنه رود و از آنجاکه اولین تجربهی من در زمینه کارگردانی تئاتر بود اعتماد زیادی به همکارانم در پشت صحنه کردم و همهی روند را به آنان سپردم اما چون بعد از مدتی هیچ کاری پیش نرفت با او خداحافظی کرده و از تیم حرفهای و کاربلدتری برای عوامل پشت صحنه دعوت کردم و با همراهی یکی از بازیگرانم پیگیر روند مجوز و سالن اجرا شدیم، هر چند بعد از پنج ماه تمرین آمادهی اجرا شده بودیم برای بازبینی وارد مذاکره با مرکز هنرهای نمایشی شدیم و نمایندهی بنیاد رودکی در تالار حافظ بازبینیهای اولیه سالن و هماهنگی با وزارت ارشاد را پیش بردند اما روند پر ملال و جدول زمانبندی این تالار اجرای ما را به سال ۹۹ موکول کرد. دست از تمرین برنداشتیم و سولهای در حوالی آزادگان اجاره کردیم و با کمک طراح صحنه مقدمات ساخت دکور را آغاز کرده و به موازات هفت ماه در این سوله با دکور تمرین کردیم. روز بازبینی فرا رسید؛ نمایندهی تالار حافظ را برای بازبینی کار به سوله دعوت کردیم چرا که دوست داشتیم اجرا را با دکور کامل ببینند، شرایط تمرینها و طولانی بودن روند آماده شدن اجرا بسیار آزاردهنده شده بود، بعد از مراجعه چندین باره به بنیاد رودکی نمایش ما سلیقهای رد شد. هر چند روند پرمشقت تمرینهای ما دیده نشد و باعث از دست دادن بسیاری از بازیگران خوبمان شد، در این میان سرمایهگذاری که در طول پروسه همراهمان بود نیز از همکاری انصراف داده و مجبور شدیم تمرینات را برای مدت کوتاهی متوقف کنیم و محل تمرین را به جای دیگری منتقل کنیم علاوه بر ضرر شدید مالی از لحاظ روحی و اعتباری تمامی گروه آسیب دیده بودند، روند جذب سرمایه گذار به خودی خود در تئاتر همواره مشکلاتی به همراه داشته با اتفاقاتی که برای اجرای ما رقم خورد این روند ناممکن شد. اما تسلیم نشدیم و از اواسط سال ۹۹ تمرینات را دوباره با بازیگران جدید آغاز کردیم و در حقیقت از ۱۱ بازیگر نمایش ۴ بازیگر وفادارانه به پروژه همراهمان ماندند و مجدد روند تمرینات، میزانسنها، فضاسازی و تولد کاراکترها را از سر گرفتیم.
با ورود علی نصر بعنوان مدیر تولید روند پروژه کمی شکل حرفهای تر به خود گرفت و این بار با قراردادی با سالن نوفل لوشاتو برای آبان و آذر ۹۹ با قدرت پیش رفتیم، انرژی و نشاط به گروه بازگشت و روند ملالتبار تمرینات طولانی با نزدیکی به اجرا شیرین میشد اما دیری نپایید که این شادی با بسته شدن عمارت نوفل لوشاتو به تلخی بدل شد. هر چند داوود نامور مدیر عمارت نوفل لوشاتو قول اجرا در سالن جدید خود را به گروه اجرایی ما داد و بنا بود چراغ این سالن با نمایش " مطلق " روشن شود، به همین دلیل برای از دست ندادن بازیگران و عدم افت کیفیت روند تمرینها را متوقف نکردیم و تا آماده شدن سالن نوفل لوشاتو به کوشش و تمرین ادامه دادیم، اما باز هم شیرینی نزدیکی به اجرا با ورود کووید به ایران تلخ شد و برای حفظ جان خود و دیگری ناچار به توقف تمرینها و قرنطینه شدیم، در این حین علارغم تلاش، سرمایهگذار دوم را نیز از دست دادیم و برای چندمین بار که آمادهی اجرا بودیم ناچار شدیم تا پایان قرنطینهها منتظر بمانیم.
شرایط آرامتر شد و زمزمه بازگشایی سالنهای تئاتر از سرگرفته شد و قرارداد جدیدی با سالن نوفل لوشاتو ما را به تمرین دوباره سوق داد، در آن شرایط سخت و پر التهاب ِ کرونا با ترس دوباره شروع به تمرین کردیم اما اطلاع رسانی قطرهچکانی و بسته شدن مجدد سالن ها و وقفههای زیاد در تمرینات ما را فرسوده کرد و باعث شد که افتتاحیه سالن را هم از دست بدهیم، اما دست برنداشتیم و برای از بین نرفتن زحمات گروه سی نفره که به من اعتماد کرده بودند ادامه دادیم و بعد از گذر دو سال از آغاز نگارش متن بلاخره «مطلق» تیرماه به روی صحنه خواهد رفت؛ »مطلق» اثری است که فضای ابزورد فانتزی را با فضای رئال تلفیق کرده و یک رئالیسم جادویی در جهان خود را خلق کرده است، نتیجه هر چه باشد پر از است از تلاش واقعی جمعی برای زنده نگاهداشتن تئاتر و به ثمر رساندن رویاهایشان.
منبع: ایران تئاتر | ۹ مرداد۱۴۰۰