در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | کنسرت نمایش کوچه عاشقی ؛ ادای دین به سینمای گذشته ایران
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:14:54
کنسرت-نمایش کوچه عاشقی | کنسرت نمایش کوچه عاشقی ؛ ادای دین به سینمای گذشته ایران | عکس

آوازخوانی‌ها در کوچه‌عاشقی یک سر و گردن بالاتر از خود نمایش هستند و می‌توان ادعا کرد که برگ برنده اصلی نمایش بخش‌های موزیکال آن است.

کنسرت نمایش «کوچه عاشقی» در کاخ سعدآباد روی صحنه رفته است و طی شب‌های اخیر میزبان تماشاگران شده است. با ورود به جایگاه تماشاگران و نگاهی به دکور نمایش، دهه سی یا چهل شمسی در ذهن تداعی می‌شود و از همین حیث می‌توان گفت انتخاب لوکیشن سعدآباد برای اجرای این نمایش، انتخابی هوشمندانه بوده است.

کوچه عاشقی از همان شروع لحظات نمایش خود این سفر در زمان را به مخاطب خود هدیه می‌دهد و کاری می‌کند که پس از رد کردن شلوغی‌های تجریش و در یک شب معتدل بهاری، وارد تابستان گرم دهه سی و چهل شمسی بشوید. 

در بدو شروع نمایش ما با آوازخوانی روبرو هستیم و نمایش بار دیگر قدرت خودش را نشان می‌دهد. آوازخوانی‌ها در کوچه عاشقی یک سر و گردن بالاتر از خود نمایش هستند و می‌توان ادعا کرد که برگ برنده اصلی نمایش بخش‌های موزیکال آن است.

این موضوع بدان معنی نیست که در بخش درام ماجرا و روایت قصه ما با ضعف روبرو هستیم بلکه بدین معناست که بخش آوازخوانی در اوج خود قرار دارد و کاری کرده که گل سرسبد نمایش باشد.

بعد از آوازخوانی با طراحی دکور و لباس متعلق به دهه سی، ما در صحنه دوم نمایش تاریخ تقریباً دقیق روایت را می‌فهمیم: ۲۸ مرداد ۱۳۳۲. دو زن در یک خانه قدیمی نشسته‌اند و با ادبیات فیلمفارسی قدیم بایکدیگر صحبت می‌کنند. اینجاست که با گذشت پنج دقیقه از نمایش می‌فهمیم کارگردان توانسته حس و حال آن زمان را به‌وجود بیاورد. 

کوچه عاشقی یک فیلمفارسی روی صحنه تئاتر است، قصد ندارد یک نمایش فاخر و کلاسیک باشد و به‌دنبال تبدیل شدن به یک اثر موزیکال سهمگین و پرخرج مثل برخی نمایش‌های تماماً موزیکال چند سال اخیر نیست.

کوچه عاشقی می‌خواهد یادمان بیندازد که قهرمانان فیلمفارسی چطور بودند، کاراکترها چه حس و حالی داشتند و شوخی‌های این شخصیت‌ها را در ذهن‌هایمان تداعی کند. مانند بسیاری از فیلمفارسی‌های قدیم، صحنه‌های آواز هم داشته باشد و پکیجی کامل از این آثار به مخاطب اعطا کند. 

امیرحسین آرمان با تیپ و قیافه‌ای که دارد از بهترین انتخاب‌ها برای تبدیل شدن به شخصیت اصلی یک تئاتر متعلق به فیلمفارسی قدیم است. ظاهر و استایل آرمان مانند بازیگران قدیم سینمای ایران انتخاب شده و لحن صحبت و نوع بازی او نیز متعلق به همان دوران است.

بازیگران آنچنان شبیه به شخصیت‌های فیلمفارسی‌های قدیمی صحبت می‌کنند توگویی که ده‌ها فیلم برتر متعلق به آن دوران را تماشا کرده‌اند و حالا از دل همین فیلم‌ها به روی صحنه نمایش آمدند. 

زنی چادر به کمر که عشوه و ناز کم نمی‌ریزد و تکلیفش با خودش هم مشخص نیست. او زنی است سردرگم که حتی در گفتار خود هم ثبات اخلاقی ندارد و از همان دقایق اولیه پریشانی در کاراکترش پیداست. مردی خبرنگار که دل زنان را می‌رباید و آنقدر به خودش اطمینان دارد که هر آنچه با زنان انجام دهد، آن‌ها باز به سمت او برمی‌گردند.

یک کمیسر بامزه که در عین داشتن کاریزما، خنگ و احمق است و یک زن که نقش فم فاتال را بازی می‌کند و از همه کاراکترها باهوش‌تر و ثروتمندتر است اما بازهم نیازش به مردان را نمی‌تواند کتمان کند. زن دیگری که فقط به فکر شوهر کردن است و هیچ چیزی در ذهنش به‌جز این موضوع نیست و مردی که سنش بالاست و عاشق زنان جوان می‌شود و دوست دارد از آن‌ها توهین بشوند.

همه این کاراکترها انگار از شخصیت‌های آشنای فیلم‌های قدیمی سربرآورده‌اند و برخی از آن‌ها یادآور نقش‌های ثابت یک سری از بازیگران هستند. ما در کوچه عاشقی تقی ظهوری را در کالبد همان مرد مسن که دنبال زنان جوان است می‌بینیم و میری را در قالب کمیسری که دوست دارد کاریزما داشته باشد اما خنگ است.

همایون را در قالب رمالی می‌بینیم که هیچ کس و هیچ چیزی جز خودش برایش اهمیت ندارد و فردین را در قالب خبرنگاری خوش‌تیپ و جذاب می‌بینیم که دل شخصیت‌های مونث را می‌برد. شاید اگر محدودیت‌ها وجود نداشت، شخصیت آوازخوان زن همیشگی این فیلمفارسی‌ها را هم در کوچه پس کوچه‌های این روایت عاشقی می‌دیدیم.

نمایش کوچه عاشقی به رسم بسیاری از فیلم‌های کمدی قدیمی، حرف‌ها و شعارهای سیاسی پراکنده‌ای در خلال داستان خود ارائه می‌کند که قرار نیست موشکافی شوند و یا مثل پتک بر ذهن تماشاگر خالی شوند اما هوشمندانه مطرح می‌شوند. انتقاد از وضعیت مملکت، رانت‌های سیاسی، سیستم فاسد اداری و... درست و به‌جا بوده و نه لودگی محض در آن دیده می‌شود و نه شعارزدگی.

شاید بد نباشد به‌اصطلاح بگوییم که کارگردان حواسش بوده تا مقدار و دوز این تکه‌های سیاسی را به‌اندازه بریزد تا زهری که در آن وجود دارد آنقدر اندک باشد که باعث تلخی کامل اجرای شاد و سرزنده کوچه عاشقی نشود. 

ترکاشوند در اجرای موسیقی زنده و آوازخوانی در کوچه عاشقی سنگ تمام می‌گذارد.

منبع: عصرایران

درباره کنسرت-نمایش کوچه عاشقی
۲۷ خرداد ۱۴۰۳