رضا بهبودی را اغلب مخاطبان به واسطه ایفای نقش های چند وجهی و متفاوتش در تئاتر می شناسند. رضا بهبودی در نمایش «خرده نان» در نقش شوپه یک پیرمرد پا به سن گذاشته فرانسوی که از زندگیش راضی نیست، بازی خوب و درجه یکی از خودش با توجه به درکش از موقعیت چنین شخصیتی ارائه کرده است.
رضا بهبودی بازیگر باسابقه، محجوب، باوقار و ارزنده تئاتر و سینما فارغالتحصیل رشته کارگردانی تئاتر از دانشکده سینما تئاتر سال ۱۳۷۶ و عضو گروه تئاتر لیواست. بهبودی شروع فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۷۶ با بازی در نمایش بینوایان بهروز قریب پور آغاز کرد.
بهبودی تا به امروز در آثار سینمایی و نمایشی بسیاری در مقام بازیگر حضور داشته از آن جمله میتوان به آثار «در انتظار گودو» (علی اکبر علیزاد)، «شهرهای نامرئی» (محمد حسن معجونی)، «اتاق صدا» (محمد عاقبتی)، «گلن گری گلن رأس» (پارسا پیروزفر)، «کالیگولا» (همایون غنی زاده)، «خواستگاری»، «باغ آلبالو» و «خرس» (محمد حسن معجونی)، سریال «روزگار قریب» (کیانوش عیاری)، «پاداش» (کمال تبریزی)، «آبروی از دست رفته» (آیدا پناهنده)، «آزمایشگاه» (حمید امجد)، «اشکان، انگشترمتبرک» (شهرام مکری)، «سفر زمان» (امیر شهاب رضویان) اشاره کرد. بهبودی همچنین نمایشهای «بر پهنه دریا»، «همه چیز میگذرد تو نمیگذری» را نیز کارگردانی کرده است. وی به خاطر بازی فیلم «اینجا کسی نمیمیرد» برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره بینالمللی فیلم یاس شد.
رضا بهبودی به عنوان مدرس کلاسها و کارگاههای مختلفی برای آموزش اصول و مبانی بازیگری برای علاقهمندان این حرفه برگزار کرده که برگزاری کارگاههایی در دانشکده سینما تئاتر، دانشگاه سوره و موسسه کارنامه از آن جمله میباشد.
نمایشنامه «خرده نان» هر چند که در دهه هفتاد میلادی نوشته شده است اما طی سالهای اخیر در فرانسه اجراهای متعددی داشته است. این اثر نمایشی موفق به دریافت جایزه نمایشنامهنویسی ایبسن شده است و لویی کالافورت که رماننویس، شاعر و داستاننویس است و مهمترین اثرش در حوزه نمایشنامهنویسی «خرده نان» است، نیز جایزه ادبیات ملی دریافت کرده است.
«خرده نان» زندگی زن و مردی میانسال با روزمرگیهای فراوان را به تصویر میکشد، زندگیهایی فاقد شور و امید، اما این زن و مرد با اتفاقات عجیب در همسایگی خود مواجه میشوند که موجب بازگشت هیجان به زندگیشان میشود.
نمایش «خرده نان» نوشته لویی کالافورت و برگردان شهلا حائری ، بازیگران: آناهیتا اقبال نژاد و رضا بهبودی،طراح صحنه: سینا ییلاق بیگی، طراح لباس: مژگان عیوضی، طراح گریم: ماریا حاجیها، طراح صدا: آیدین الفت (مجموعه شهر صدای پارسیان)، اپراتور صدا: سهراب کرم رودی، طراح گرافیک: مجید کاشانی (استودیو دفتر)، طراح نور: رضا خضرایی، تیزر: مصطفی قاهری، موسیقی: گلناز نویدان، عکاس: فرهاد جاوید (ژین استودیو)، طراح گرافیک صفحات مجازی: معراج قنبری (استودیو دفتر)، دستیاران کارگردان: امین رضا اولیاء، یگانه خدیوی، پرستو حقگوی، روابط عمومی و تبلیغات: گروه تبلیغاتی بیستون.
با رضا بهبودی درباره بازیش در نمایش «خرده نان» گفتوگویی انجام دادهایم.
در گذشته با حضور در نمایشهای شخصیت محور تواناییهایی بازیگریتان را نشان داده بودید و در نمایش «خرده نان» هم با چنین فضایی مواجه هستیم. حضور در این نمایشها برایتان چه ویژگیهایی دارد؟
من نمایش «خرده نان» را بیشتر موقعیت محور میدانم. البته با توجه به جنس اجرا و متن، حضور شخصیتها پر رنگ به نظر میرسند و این نظر شکل میگیرد که با نمایشی شخصیت محور مواجه هستیم. در هر صورت تلاش میکنم حین ایفای نقش رنگ و لعاب و عمقی به آن بدهم و از لابهلای متن و با توجه به راهنمایی کارگردان زاویه متفاوتی از شخصیت را ارائه کنم.
در موقعیتی که در نمایش شاهدش هستیم کنش و رفتار دو شخصیت خیلی مهم و جدی هستند؟
درست است. هر متن موقعیت محوری دارای شخصیت پردازی درستی است. در «خرده نان» شاهد زندگی روزمره یک زوج سالخورده فرانسوی هستیم که اتفاق تازهای برایشان رخ میدهد. از این نگاه اگر این اتفاق رخ نمیدهد این دو شخصیتها اقدام به اکتی نمیکردند. در تفاوت با متنهای شخصیت محور، خود شخصیت علیرغم ویژگیهای محیط خصلتهایی دارد که کنش را ایجاد میکند. در نمایش «خرده نان» این دو نفر موقعیتی را به وجود نمیآوردند و اتفاق در زندگیشان رخ میدهد و اگر این اتفاق رخ نمیداد به این روابط و مناسبات جدید نمیرسیدند. از طرفی شخصیتهای این نمایش به عمق و پختگی شخصیتهای نمایشهای شخصیت محور نیستند. در تمرینات اجرا و تحلیلهایی که ابراز میکردیم شخصیتها پررنگ و جذابتر شدند.
چقدر در متن اصلی در حین تمرینات تغییراتی ایجاد شد؟
تغییراتی به خصوص در پایانبندی نمایش داشتیم و شخصیتها عمیق و متفکرتر نشان داده شدند. برای من بازی در این نوع نمایشها لذتبخش است.
به رنگ آمیزی نقش اشاره کردید. در جاهایی از نمایش با انجام حرکاتی مثل مالیدن دست روی قفسه سینه در اثر احساس درد و یا جمعکردن خرده نانهای میز غذا توسط دست تلاش کردید بازیتان جنبه فیزیکال و دارای حرکت هم باشد؟
نشانههای چنین رفتارهای فیزیکی مرد در متن نمایش نامه وجود داشت و برعهده بازیگران است که این ویژگیها را به بازیشان الصاق کنند و نقش را باورپذیر کنند. از طرفی بروز چنین خصلتهایی میتواند باعث ایجاد چالش بین شخصیتها بشود و من هم خارج از چارچوبهای پیشنهادی متن عمل نمیکنم.
آیا تفاوت عمده بین شوپه و همسرش در این است که زن از زندگیاش راضی است و شوپه دنبال مقری برای مطرح کردن نارضایتی خود از زندگیاش است؟
در نمایش با وضعیتی روبه رو هستیم که به شرایط مختلفی مرتبط است. شکل اقتصاد مسلط بر جامعه و روابط تولید، از جمله این وضعیتها است. از آن طرف فرهنگ حاکم و تربیتی که رسانهها نسبت به انسانها اعمال میکنند، وضعیت متفاوتی را ایجاد میکند. نشانه چنین فرآیندی در «خرده نان» انباشت روزنامهها در خانه این زوج است و شوپه هم مدام به مطالب این روزنامهها شوهرش را دلالت میدهد. در حال حاضر گفتمان مسلط در هر جامعه و جهان این است که عمر و جوانیشان را صرف تهیه لوازمات زندگیکنید و ضمن داشتن حس مصرفگرایی افراطی، حرص و آز بیشتری برای ثروتاندوزی داشته باشید. در نمایش دو نفر وجود دارند که زن، محافظه کارانه به وضعیت موجود چسبیده است و مرد، خرد جسارتی دارد و یک سری سؤالات درباره خودش، جامعه و همسایه در ذهنش دارد. در شب وقوع ماجرا، این سؤالات از عمق درونش به بیرون میآیند و این عدم رضایت از زیست فردی و اجتماعی تبدیل به موضوع اصلی درام میشود.
آیا شوپه را میتوانیم آدمی فرض کنیم که شخصیتش تحت تأثیر همسرش شکل گرفته است؟
مقوله پیچیدهای را اشاره کردید. در تشکیل شخصیت آدمها عوامل متعددی اعم از ژنتیک، وراث، آموزش و تعلیم عمومی و گفتمان مسلط روزگار دخیل است. نکتهای که باید در شخصیت شوپه مورد توجه قرار بگیرد این است که مناسباتمان با دور و اطرافیانمان در شکل گیری شخصیتمان مؤثر است. به نظر میرسد شوپه از وقتی که با زنش آشنا شده بنا به هر دلیلی در قبال خواستههای او کوتاه آمده است و به مرور از اصالت شخصیتش دور شده است.
منبع: ایران تئاتر
گفتوگو از: احمد محمد اسماعیلی