در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | نگاهی کوتاه به نمایش گفت و گی بر جای ماندگان
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 18:31:16
نمایش گفت و گوی برجای ماندگان | نگاهی کوتاه به نمایش گفت و گی بر جای ماندگان  | عکس

ایده ها نقش مهمی در خلق یک اثر هنری دارند، خیلی از ایده ها در سطح ذهن باقی می مانند و هیچگاه به یک اتفاق تبدیل نمی شوند و به همین میزان بعضی از ایده ها هستند که ناب و شسته و رفته می شوند و گاهی به یک استثنا بدل خواهند شد، این که یک کارگردان یا نویسنده چه طوری بتواند یک ایده خالص را به یک نمایش یا فیلم تبدیل کنند که برای مخاطب باور پذیر باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد، می شود تکنیک و هوشمندی، موضوعی که در تولید محتوا یک اثر هنری نادیده گرفته می شود و در بعضی از موارد الویت دستِ چندم کارگردانان خواهد شد، این که یک ایده به ذهن نویسنده می رسد و چطوری به آن پرداخته خواهد شد، موضوع به شدت مهمی است و همانند راه رفتن بر روی لبه تیغ است که هر لحظه امکان سقوط وجود دارد به خصوص زمانی که خالق یک اثر می خواهد به سراغ موضوعی برود که فرا واقعیت است و مصداق عمومی ندارد، محمد زارعی  متن نمایشنامه ای را با عنوان گفت و گوی برجاماندگان نوشته است که از همین قاعده تبعیت می کند، یک ایده خوب که به مرور زمان بارور شده و با کارگردانی درست و منسجم به یک اثر قابل قبول تبدیل شده، میلاد شجره در مقام کارگردان این اثر نمایشی، کار دشواری داشته است اما با هوش و درایت کافی اش، در مسیر هدایت قصه اش و طراحی میزانسن های استثنایی، موفق عمل کرده است، فواصل و جزئیات صحنه و چینش و ترکیبٌ طراحی او برای روایت این قصه سخت و نفس گیر، مهمترین کاری است که به عنوان کارگردان این نمایش انجام داده و این امر اتفاق بزرگی در حوزه آثار نمایشی است، ممکن است در وهله اول مخاطبی که با این قصه همراه می شود، فقط محسور تکنیک های بازیگر آن شود و در عمق فضاسازی و اتمسفر آن غرق نشود، اما کمی که فاصله می گیرد و قصه و شیوه روایت جذاب آن در ذهنش ته نشین شود،شاید به ظرافت های کارگردانی در این اثر سخت پی ببرد و پیامی که در لایه های پنهان آن وجود دارد را دریافت کند، شاید هم ساده از کنار آن عبور کند، این یک تکنیک است که جریان سیال ذهن مخاطب بر اساس آنچه به چشم می بیند و دریافت می کند، چگونه عمل کند، اگر هدف کارگردان همین از انتخاب این موضوع همین نکته باشد که به خوبی کار خودش را تمیز و درست انجام داده است که مخاطب در یک جهان متفاوت رها کند و قضاوت را به او واگذار کند.
برای روایت این قصه ملتهب و دشوار اگر بازیگرانی را انتخاب کنی که نتوانند برای مخاطب مصداق داشته و در جان دادن به هویت کاراکترها لکنت داشته باشند، یک ضلع این مثلث ابتر خواهد ماند، اما در نمایش میلاد شجره این انتخاب ها هم هوشمندانه است و از روی خرد و تعقل صورت گرفته است، رضا بهبودی به عنوان یکی از نقش های اصلی فارق از تکنیک های شخصی و منحصر به فردش، بازی ارائه می کند که ناب است و در خدمت اثر و از سمتی دیگر باران کوثری به عنوان تنها بازیگر زن این ماجرا به روی صحنه، قد سهمی که برای خلق نقش اش دارد، یکه تازی میکند و حضورش اعجاب انگیز است و بیرون نمی زند.
مهمترین نکته ای که در خصوص این بازیگر وجود دارد این است که هیچ وقت بعد از این همه سال حضور، به ورطه تکرار نیفتاده است و باران کوثری که بر روی صحنه تئاتر می بینیم متفاوت تر از هر مدیوم دیگری است که در مقام بازیگر تجربه کرده است، اما درست ترین انتخاب مربوط به محسن نوری است، استعداد جوانی که به شدت خوب و بازیگری در عرصه تئاتر را بلد است، حضورش مفید و به اندازه و بدون حواشی است، کارش را بر روی صحنه انجام می دهد و می رود.  نمایش گفت و گوی بر جای ماندگان شبیه هیچ تئاتری نیست، کارگردانش از عنصر موسیقی و صداها به عنوان یک کاراکتر بهره برده و در موقعیت قصه اش، از این شخصیت اصلی (موسیقی خارجی) بهره می گیرد. 
اگر می خواهید برای یک ساعت و ٢٠ دقیقه در جهان دیگری زندگی کنید و با سرنوشت کاراکترها همراه شوید، لذت تماشای این نمایش را از دست ندهید.

۱۱ مرداد ۱۳۹۶