همیشه یکی از دغدغههای شخصیام پرداختن به موضوعاتی بوده است که از دل اجتماع برآمده و مصداق بارز برای آن وجود داشته باشد، ضعف عمدهای که در هنرهای نمایشی با آن مواجه هستیم، اکثر نمایشهای روی صحنه، متنهای نخنما شده نویسندههای قرون گذشته است و یا قصههایی که بیانگر هویت اجتماعی و حال روز جامعه امروز ما نیست، بازهم به این جمله کلیدی که برآن اعتقاددارم میرسم که میگوید هنرمند و یا واژه غربیاش آرتیست باید آینه تمام نمای جامعهاش باشد، چه فیلمساز با زبان سینما و چه خالق یک نمایش با اثر هنریاش باید بتواند بخشی از دردها و یا حالِ خوب و بدِ جامعهاش را در اثرش به تصویر بکشد.
لیلی عاج این بار نمایشی را با عنوان «قند خون» روی صحنه برده است. که مصداق بارز و مثالزدنی این اتفاق است، قصهای که روایتگر یک بحران تأثیرگذار اجتماعی و آنهم تعطیلی کارخانههای صنعتی در زمان تحریم و رانتخواری آقازادهها در هشت سال پرپیچوخمی که بر ملت ایران گذشت است، داستانی خطی این نمایشنامه بهخودیخود ملتهب و تکاندهنده است و اینکه این کارگردان زن چگونه توانسته این قصه را به خوبی روایت کند و بر روی لبه تیغ راه برود بیآنکه کاراکترها به کاریکاتور تبدیل شوند و قصه بالکنت بیان شود؟! این نمایش را به یک اثر مهم بدل میکند و این نکته بسیار حائز اهمیت است که شخصیتها شناسنامهدار هستند و هویتشان جعلی نیست، قصه از ابتدا و تا انتها سر پا است و بهغیراز پایانبندی شاد و مفرح اش ضعف دیگری به چشم نمیاد، تنها ایرادش صحنه پایانی است که از یک ملودرام تلخ و تأثیرگذار به یک کمدی شاد مفرح تبدیل میشود، اگر نمایش در اوج شکلگیری درام بهپایان میرسید، مخاطب میخکوب میشد و نفسش گرفته میشد و تأثیرگذاری بهتری در روح و روان مخاطب باقی میگذاشت و با سؤالهای مبهم سالن را ترک میکرد، اما چنین نشد. بههرتقدیر ارکان قصه بهغیراز پایان، درست و منسجم است و همین نکته مهمی در خلق این اثر محسوب میشود.
نمایش«قند خون» یک ویژگی ناب دارد که نمیتوان نادیده گرفت، آنهم حضور درست و اصولی و بدون اغراق درخشان الهام شعبانی در مقام بازیگر بر روی صحنه تئاتر است، او را همیشه بهعنوان طراح لباس و صحنه در تئاتر به یاد داریم اما او یک هنرمند چندوجهی است، بعد از بازی خوبش در نمایش ناتمام به کارگردانی کهبد تاراج این بار، زوایای دیگری از تکنیکهای بازیگریاش را به رخ میکشد و در توانا بودنش در عرصه بازیگری مهر تأیید میزند و به خوبی از عهده نقش اش بیرون آمده است، در کنار او پریا وزیری هم انتخاب درستی برای شخصیت شیرین است و او بهاندازه تلاش میکند اما اتفاق خاصی درروند ماجرا نمیافتد.
«قند خون» یک نمایش عجیبوغریب نیست، قصهای دارد که از دل اجتماع بیرون آمده و با یک طراحی صحنه درست و بدون اداواطوار و شلوغکاری که در خدمت محتوا است، حرفش را سرراست و راحت بیان میکند. بیادعا است و ی سر و گردن بالاتر از نمایشهای دیگر، پز روشنفکری ندارد و راجع به یک بحران حرف میزند. «قند خون» را از دست ندید