محمود موسوی، کارگردان نمایش «فین جین» میگوید تلخی و زهر داستان امیرکبیر را با چای نبات کمدی به مخاطب منتقل کرده و در قالب کمدی او را به تفکر دعوت میکنیم.
نگار امیری: نمایش ایرانی، بودن یا نبودن، مسئله این است؟! طی سالهای اخیر بسیاری از پیشکسوتان عرصه نمایشهای ایرانی بر این موضوع تاکید داشتهاند که این گونه نمایشی اگر درست و دقیق پرداخت شود، میتواند همچنان در جذب مخاطب موفق عمل کند.
سخنی که این روزها با در نظر گرفتن ارتباط مخاطبان و حضورشان برای تماشای نمایش ایرانی «فین جین» به نویسندگی ابوالفضل حاجی علیخانی و کارگردانی محمود موسوی میتوان به اهمیت آن پی برد.
«فین جین» حکایت حمام فین و نمایشنامهای درباره امیر کبیر است به روایت جن جین که هر شب ساعت ۲۱:۱۵ در عمارت نوفللوشاتو روی صحنه میرود.
ویژگی اصلی نمایشنامه «فین جین» که باعث شد به سراغ اجرای این اثر بروید، چه بود؟
من تاکنون چندین نمایشنامه پیرامون مسائل اجتماعی نوشتهام و تصمیم داشتم برای اجرا یکی از آنها را انتخاب کنم اما پس از مطالعه نمایشنامه «فین جین» این متن را انتخاب کردم. از آنجاکه مردم ما درگیر اتفاقات تلخی هستند، پرداختن به موضوعات اجتماعی آن هم با فاصله گرفتن از طنز برایشان آزاردهنده است پس تلخیها را با چاشنی شیرینی به مخاطب ارائه دادیم. «فین جین» به زندگی امیرکبیر، شخصیتی تاثیرگذار که مسیر آموزشی و فرهنگی یک مملکت را تغییر داد، اشاره دارد. شخصیتی که هشتاد میلیون نفر ایرانی به او مدیون هستند. آنچه بر امیرکبیر گذشته است، کمدی نیست اما ما سعی کردیم تلخی و زهر این داستان را با چای نبات کمدی به مخاطب منتقل کرده و در قالب کمدی او را به تفکر دعوت کنیم. استاد سمندریان روزی پس از تماشای یکی از آثار من گفت ما ایرانیان توانایی منحصر به فردی در روایت کمدی تراژدیترین داستان جهان داریم. این جمله کاملا درست است چراکه در هیچ جای دنیا با موضوعاتی چون تورم، اختلاس و ...شوخی نمیکنند جز ما ایرانیان. ما هم اینجا از کمدی و شوخی برای بیان حرفهایمان بهره بردیم.
«فین جین» به عنوان یک نمایش ایرانی نشان داده است که این گونه نمایشی میتواند در همراه کردن مخاطب موفق عمل کند. چه فاکتورهایی را در این همراهی موثر میدانید؟
ما در حال اجرای نمایش ایرانی هستیم، نمایشی که برخی براین باورند به دلیل عدم رسیدگی و شناخت دقیق منسوخ شده است. در حالی که در «فین جین» سعی کردیم با استفاده از نقطهگذاریهایی مثل استفاده حوض به عنوان نمادی از تخت حوضی، تور برای کمی سایهبازی، موسیقی سنتی ایرانی و تلفیق آن با موسیقی مدرن، اصالت را با مدرنیته ترکیب کرده و این گونه نمایشی را در قالبی مخاطبپسند به نمایش بگذاریم. درواقع ما نمایش کهن را با شیوهای جدید اجرا میکنیم تا همه آن را دوست داشته باشند. تئاتر ایرانی با مردم و فرهنگ ما آمیخته است و تافته جدابافتهای از فرهنگ ما نیست. این هنر ریشه در درون ایرانیان دارد و در صورت پرداخت درست، همواره میتواند مخاطبان را با خود همراه کند.
شیوه اجرایی اثر تا چه میزان با نمایشنامه منطبق بوده است؟
جای پرداخت کمدی به شیوه نمایش ایرانی در متن مهیا بود. ما در متن صحنههایی داشتیم که صرفا کمدی بودند اما پیشبرنده نبودند و اطلاعات خاصی به مخاطب منتقل نمیکردند. ما سعی کردیم تا با کمک نقطهگذاری به شیوه اجرای نمایش ایرانی به لایههای درونی متن توجه داشته باشیم. در واقع نقطهگذاری آگاهانهای برای شیوه اجرای نمایش ایرانی در متن نداشتیم و نمایشنامه به شکلی بود که میتوانست در شیوههای دیگر هم اجرا شود اما سعی کردیم با کمک نشانهها به سمت نمایش ایرانی برویم.
چرا از شیوههای دیگری برای اجرا بهره نبردید؟ شیوههایی که شاید پرداختن به آنها ریسک کمتری نسبت به نمایش ایرانی داشت؟
ما ایرانی هستیم و باید به هنر این مملکت بپردازیم. متاسفانه طی سالهای گذشته بیتوجهی به نمایش ایرانی باعث فراموش شدن بسیاری از شیوههای اجرایی و شخصیتهای این گونه نمایشی همچون سیاه، یاقوت و زمرد شده است. بسیاری از فعالان این عرصه نیز شناخت درستی از این شخصیتها ندارند و تفاوت جایگاه آنها را در نمایش نمیدانند. ما به عنوان فعال عرصه نمایش ایرانی باید برای حفظ این گونه نمایشی تلاش کنیم. باید شخصیتهای مختلف و جایگاههای متفاوت آنها را به درستی بشناسیم. خیلی از تماشاگران اطلاعات جامعی از هنر تئاتر، نمایش ایرانی و تفاوتهایش با تئاتر غربی ندارند اما با تماشای آثار ایرانی حال خوبی به آنها دست میدهد. چون دست روی قسمتی از روح آنها گذاشته میشود که نسبت به آن تعصب دارند.
پس انتخاب این شیوه نمایشی تا حدی در راستای ادای دین به گذشتگان و نامداران این عرصه بوده است؟
بله و این ادای دین نه تنها وظیفه هنرمندان که وظیفه رسانه هم هست. رسانهها نیز باید در معرفی درست این گونه نمایشی به مخاطبان موثر عمل کنند. ما باید مخاطب را نسبت به جزییات نمایش ایرانی آگاه کنیم در این صورت است که میتوان گفت تئاتر ایرانی را میشناسیم. متاسفانه تماشاگران نمیدانند روحوضی از کجا آمده است؟ فرق بین شخصیتهای نمایش ایرانی و کاربرد آنها چیست؟ مبارک چرا سیاه است؟ اگر ما شخصیتهای نمایش ایرانی را به درستی معرفی کنیم، مردم عاشق آنها میشوند.
و اما پیشنهادی که برای پرداختن بیشتر به این گونه نمایشی دارید؟
طی سالهای اخیر شاهد فیلمهای هالیودی با محوریت شخصیت جوکر هستیم. در حالی که ما در نمایشهای ایرانی شخصیتی چون «سیاه» داریم که میتواند در آثار نمایشی و تصویری زیادی مورد توجه قرار بگیرد اما متاسفانه مورد بیمهری و فراموشی قرار گرفته است. قطعا باید برای معرفی این شخصیتها زمان و بودجه زیادی بگذاریم. برای اجرای نمایشهای ایرانی سالن مجزا در نظر بگیریم و به هنرمندان فعال این عرصه فرصت پرداخت و اجرای بیشتری بدهیم. من با وجود سابقه فعالیت در این عرصه و علاقهای که به این گونه نمایشی دارم، اگر محمود مداحی به عنوان تهیهکننده برای اجرا کنارمان حضور نداشت، محال بود به سمت تولید نمایش ایرانی گام بردارم. اولویت او زنده نگهداشتن تئاتر بود و در شرایطی که اکثر افراد به دنبال بازگشت سرمایه بودند، حاضر شد تا همراه ما باشد. تهیه و تولید آثار نمایشی به ویژه در عرصه نمایش ایرانی دغدغه بزرگی است که مدیران هنری، تهیهکنندگان تئاتر و دیگر متولیان این امر باید به آن توجه داشته باشند.
منبع: ایرانتئاتر