پرداخت نویسندگان، کارگردانان و تهیه کنندگان جوان آثار نمایشی در کشور، به متون فاخر، درخور توجه و ماندگار جهان، که سالیان دراز بر روی پردۀ سینما و یا بر صحنه های تئاتر نظر بینندگان و تماشاگران را به خود جلب کرده است، بسیار در خور توجه و ستودنی است.
«دوازده مرد خشمگین» «نوشتۀ رجینالد رز»، که کارگردانی بی نظیر و قدرتمند «سیدنی لومت» در سال 1957 این اثر را در ردۀ هشتم برترین فیلم های تاریخ سینمای جهان قرار داد، از جملۀ این آثار است.
گرچه باید پذیرفت که شاید اکران عمومی این فیلم در امریکا در زمان خود با اقبال مواجه نشد، اما هرگز نمی توان از جایگاه این اثر در جملۀ آثار مهم و فاخر سینما و تئاتر جهان چشم پوشید.
نمایش «دوازده» روایتی متفاوت، خلاق و با پرداختی جدید از متن فاخر «دوازده مرد خشمگین» رجینالدرز است که این روزها به کارگردانی «جواد خورشا» در تماشاخانۀ پالیز در معرض دید عموم علاقه مندان قرار گرفته است.
آمیختگی رگه هایی طنزآلود در بازنویسی دیالوگ ها، با اهتمام به وفاداری به اصل متن روند سریع و پیچیدۀ داستان را به گونه ای در مذاق مخاطب خوش می آورد که او را با چراها و پرسش هایی روبرو می سازد و به دنبال یافتن پاسخ آن، اثر را با تمام قوت تا پایان همراهی می کند.
گر چه نگارش متن، به خوبی به لایه ها و زیرساخت های درام معاصر وفادار مانده است، اما اذعان به این نکته که بازنگری و نگارش جدید «جواد خورشا» شاید نتوانسته است با رویش شکوفه ای شاخۀ درام این درخت تنومند را افتاده تر جلوه دهد و در همین راستا، این که اگر اثر اندکی در مذاق مخاطب تلخ نشسته است، امری بدیهی است.
باید پذیرفت که نگارش رجینالد رز، آن قدر گفتگو محور و با دیالوگ هایی در هم تنیده پیش می رود که چه در ساخت سینمایی و چه در نمایش هایی که روی صحنه رفته است، هیچ گاه اکسسوار و دکور آن گونه که باید ذهن مخاطب را به خود درگیر نساخته است، اما طراحی ساده، بی آلایش و کهنه نمای علی پویا قاسمی در این اثر به شدت چشم نواز است.
میزانسن های دقیق و حساب شده که لحظه ای ارتباط چشمی مخاطب را با اثر قطع نمی کند و در عین حال ضرباهنگ پینگ پنگی دیالوگ ها در نگارش جدید از دیگر نقاط قوت این اثر است که با وجود تعدد بازیگر روی صحنه هرگز از نگاه مخاطب پوشیده نخواهد ماند.
حس آمیزی و ارتباط متقابل میان بازیگران با به کارگیری تمام ظرفیت های موجود در بدن یک بازیگر به عنوان ابزاری محوری و کلیدی در ایفای نقش و همچنین تکیه بر حرکت هایی حساب شده که به یقین نویسنده، در بازنویسی اثر نظری خاص نسبت به آن داشته است از دگیر ویژگی های شاخص این اثر است که تحت هیچ شرایطی دوازده راوی مجارا بر روی صحنه را بازیگرانی آماتور جلوه نمی دهد.
هدایت و راهبری جواد خورشا، کارگردان جوان و خوش ذوق این اثر، در به کارگیری دوازده عنصر به عنوان شخصیت های اصلی «دوازده»، فرای نگاه به گریم و دکور سادۀ آن، می تواند نام او را به یکی از نام های ماندگار در عرصۀ هنرهای نمایشی بدل سازد که نوید آینده ای روشن را برای تئاتر ایران همراه خود داشته باشد.
نباید فراموش کرد که بازی آرام، روان و خوش ریتم «وحید آقاپور» به عنوان شخصیت اصلی داستان و نخستین مخالف اعدام نوجوان بی گناه، با ایجاد دلگرمی در مخاطب برای اثبات بی گناهی کودک جلوۀ بارزی از نکاتی است که بیننده را به پایان خوش داستان امیدوار می سازد و در عین حال، آمیختگی حس در بازی بازیگران، نشانی از نوکاری و بی تجربگی را در خود نداشته و ندارد.
بازی درخشان و ارزشمند پوریا شکیبایی گرانقدر، یادگار هنرمند ارزشمند سینما، تئاتر و تلویزیون ایران زمین، خسرو شکیبایی نیز از دیگر مختصاتی است که پایداری اثر را در جغرافیای ذهن مخاطب دو چندان خواهد ساخت و به یقین روح پدر در بازی پسر حلول کرده است که این چنین در فیزیک و بیان، صحنه های بازی جاودانۀ خسروی سینمای ایران را در ذهن تداعی می کند.
امین کردبچه