نادر طالب زاده در نقد فیلم «چند متر مکعب عشق» تاکید کرد: «باید مسئولین شجاعت به خرج میدادند و این فیلم را از ایران به اسکار معرفی میکردند، چرا که این فیلم نشان میدهد در ایران آزادی وجود دارد که میتوان چنین فیلمهایی ساخت.»
به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، نمایش و نقد فیلم «چند مترمکعب عشق» شامگاه دوشنبه بیست و دوم دی ماه با حضور «جمشید محمودی» کارگردان، « نوید محمودی» تهیه کننده، «ساعد سهیلی» بازیگر نقش صابر، «نادر طالب زاده» منتقد و «سعید قطبی زاده» مجری کارشناس برنامه در قالب پنجاه و یکمین نشست باشگاه فیلم فرهنگسرای انقلاب اسلامی در سینما فلسطین برگزار شد.
در ابتدای این نشست سعید قطبی زاده گفت: باید به آقای جمشید محمودی به خاطر فیلم خوبی که ساختند و ورود موفقی که به سینمای ایران داشتند تبریک گفت. فیلم ایشان در سال گذشته در جشنواره فیلم فجر، هم ازسوی آرای هیات داوران جشنواره، هم از طرف منتقدین و هم از سوی تماشاگران مورد ستایش قرار گرفت.
دکوپاژ «چند متر مکعب عشق» الگوی مهندسی دوربین است
«نادر طالب زاده» نیز به عنوان منتقد در این نشست گفت: من واقعا فیلم را دوست داشتم. به غیر از اینکه این فیلم، یک اثر قوی است حتی معتقدم میشود به دانشجویان فیلمسازی، دکوپاژ آن را به عنوان یک الگوی مهندسی دوربین آموزش داد. ازسوی دیگر، این اثر دارای فیلمنامه قوی است.
پایان فیلم، ژاپنی تمام می شود!
وی ادامه داد: این فیلم درباره اقلیتی به نام مهاجرین افغانی صحبت میکند و علی رغم اینکه ما همیشه شعار حمایت از مهاجرین را داریم اما به آنان بیتوجهای کردیم و حتی با بیعدالتی با آنان برخورد کردیم و این فیلم دراماتیزه کردن یک حقیقت در کشور است. درحالی که ما نباید مشکلات اینگونه در ایران داشته باشیم از این جهت فیلم «چند مترمکعب عشق» فوقالعاده بود. البته دوست نداشتم که پایانش به این شکل باشد. پایان فیلم خیلی تراژیک بود. درعین حال، فیلم به زیبایی پایان مییابد و به اصطلاح فیلم ژاپنی تمام میشود.
طالبزاده تاکید کرد: کارگردان و تهیه کننده فیلم نگاه پاک و منزه به موضوع دارند. اینکه بتوان چنین موضوعی را در ایران تولید کرد و به اکران رساند و سروصدای کسی هم در نیاید خودش یک هنر است. البته فیلم خشن است و یک مباحث آن بُرنده است. ولی به جای اینکه کارگردان این موضوع را شعار بدهد آن را به شکل قصه در آورده است. این فیلم به دو بخش اشاره دارد یکی بخش «هنری» است که خیلی جذاب و کامل از کار در آمده و بخش دیگر آن بحث «اجتماعی» است. این فیلمی است که هم میشود درایران آن را خوب دید و هم در خارج میشود روی آن مانور داد که ببینید ما در ایران میتوانیم فیلم بسازیم تا خودمان را نقد کنیم و اعلام کنیم که بلد نبودیم چگونه با مهاجرین برخورد کنیم.
«نوید محمودی» تهیه کننده فیلم «چند مترمکعب عشق» نیز در این نشست در مورد چگونگی تولید این اثر گفت: مهمترین کار برای تولید یک فیلم باور داشتن با آن فیلم است. ما هنگامی که در جشنواره فیلم فجر سیمرغ گرفتیم. یک نفر پرسید چه حسی دارید؟ و من گفتم اتفاقا اگر سیمرغ نمیگرفتیم حس بدی داشتیم. چون ما با این قرار که باید این فیلم دیده شود این فیلم را ساختیم. همه تلاش خودمان را کرده بودیم تا این فیلم دیده شود. ما هنگامی که این فیلم را به دفتر جشنواره فیلم فجر ارائه دادیم. فیلم را به همه لحاظ کامل کرده بودیم تا بعدا افسوس نخوریم که ای کاش این صحنه را تغییر میدادیم. الان هم که فیلم روی اکران است ما همه انرژی خود را صرف کردیم تا این فیلم دیده شود.
قطبی زاده هم گفت: خوشحالیم که دلیل معروف شدن فیلم شما، دلایل فرامتنی نبوده است و تنها بخاطر کیفیت آن بوده است.
به شدت عاشق بازیگری هستم
«ساعد سهیلی» بازیگر نقش صابر در این فیلم در مورد نحوه ورودش به سینما یادآور شد: من قبل از اینکه وارد فیلمهای پدرم بشوم. تئاتر کار میکردم. گاهی اوقات نقشهای کوچکی در تله فیلمها و سریالها بازی میکردم اما زمانی که در یک تله فیلم به کارگردانی آقای بهروز شعیبی نقش اصلی را برعهده داشتم و جایزه بازیگری گرفتم،آنگاه بود که پدرم به من اعتماد کرد و یکی از نقش های اصلی فیلم «گشت ارشاد» را به من سپرد. من به شدت علاقهمند به بازیگری هستم ولی دوست دارم در فیلمهای مثل «یک مترمکعب عشق» که کارگردان و تهیه کننده آن به فیلمشان باور دارند بازی کنم.
چند مترمکعب عشق، سومین فیلم پرفروش سینماهای تهران است
«جمشید محمودی» کارگردان این فیلم نیز در این نشست در پاسخ به قطبی زاده که در مورد انتخاب «نادر فلاح» بازیگر نقش عبدالسلام پرسید و اینکه آیا شما از اینکه فیلمتان فاقد بازیگر معروف بود نگران فروش آن نبودید گفت : آقای نادر فلاح همیشه مظلوم واقع میشود یک مصاحبه از او خواندم که گفته بود با وجودی که 10 ساله بازی می کنم اما همه او را همچنان نابازیگر میپندارند. ما اول یک افغانی را برای نقش عبدالسلام در نظر گرفتیم و حتی سه روز هم با او سرصحنه رفتیم ولی او نتوانست نقش را در بیاورد و زمانی که فیلم چند روزی متوقف شد ما برای نقش عبدالسلام به سراغ نادر فلاح رفتیم. من معتقدم خود فیلمنامه آدمهایش را انتخاب میکند.
وی اضافه کرد: ما حتی به فروش این فیلم هم فکر نکرده بودیم. فقط به این فکر کرده بودیم که یک فیلم خوب ساخته بسازیم. این فیلم اگر چه با تعداد سالن سینما کم، اکران شده و سرگروه ندارد. اما هفته گذشته؛ سومین فیلم پرفروش سینماهای تهران بوده است. این درحالی است که ساعد سهیلی هم اکنون تبدیل به چهره شده وهمه او را میشناسند و حتما یکی دوسال آینده ستاره سینما خواهد شد. ولی ما به جز ساعد سهیلی که معروفتر است کسی را در فیلم نداشتیم. اما باز هم از فروش خوبی برخوردار است.
مجری و کارشناس نشست با اشاره به اسکار اظهار داشت: چند سالی است که فیلمهایی به نمایندگی از ایران به اسکار معرفی میشود که خیلی این فیلمها چهره ایران امروز را به نمایش نمیگذارند. یعنی معرفی کننده فرهنگ ایران نیستند. درحالی که فیلم خوب «چند مترمکعب عشق» میتوانست از سوی ایران به اسکار معرفی شود.
من و برادرم افغانی الاصل هستیم
وی از کارگردان فیلم سوال کرد دلیل اینکه این فیلم به عنوان نماینده کشور افغانستان به اسکار معرفی شده است چیست؟ و «نوید محمودی» در پاسخ تصریح کرد: باید اعلام کنم که من و برادرم محمود جمشیدی افغانی الاصل هستیم. ما سی سال است که در ایران مهاجر هستیم و شاید علت این که ایرانیها این فیلم را دوست دارند به این خاطر است که این فیلم یک فیلم واقعی است. ما هم دوست داشتیم که این فیلم، نماینده ایران به اسکار باشد و حتی با آقای ایوبی هم دراین مورد صحبت کردیم. ایشان گفتند که فیلم شما یکی از کاندیداها برای اسکاراست. اما اطمینانی به ما ندادند که حتما باشیم. مشکل دیگری که ما به لحاظ قوانین اسکار داشتیم این بود که فیلم باید حتما در هفته اول مهرماه اکران شده باشد. ولی متاسفانه ما به هردری زدیم نتوانستیم فیلم را در این ایام اکران کنیم. ضمن اینکه الان هم فیلم در بدترین وضعیت اکران شده است. ای کاش عجله نمیکردیم و فیلم در فرصت بهتری اکران میشد.
دوست داشتیم فیلم از طرف ایران به اسکار معرفی شود
این تهیه کننده سینما افزود: بعد از اینکه فیلم ما ازطرف ایران به اسکار معرفی نشد به آقای ایوبی گفتیم ما می توانیم فیلم را از طرف کشور افغانستان به اسکار بفرستیم و ایشان هم از این پیشنهاد بسیار استقبال کردند. لذا من فیلم را به افغانستان بردم و طی 9 روز فیلم را اکران کردیم و مردم افغانستان به شدت از فیلم استقبال کردند. البته ما در افغانستان یک رقیبی داشتیم و آن یک فیلم محصول افغانستان و هند بود و این فیلم با لابیهایی که انجام داده بود خیلی مصمم بود که حتما به اسکار برود. اما هنگامی که ما فیلم خودمان را در افغانستان نمایش دادیم و آن هیاتی که باید فیلم را برای اسکار انتخاب می کرد فیلم را دید من متوجه شدم که این فیلم ماست که به اسکار خواهد رفت. ولی آن چیزی که برای ما مهم بود این بود که خیلی دوست داشتیم فیلم از طرف کشور ایران به اسکار برود.
طالبزاده در ادامه این سخنان افزود: باید مسئولین شجاعت به خرج میدادند و این فیلم را از ایران به اسکار میفرستادند درحالی که فیلم به لحاظ مضمونی کاندیدای خوبی برای اسکار است. این فیلم نشان میدهد که درایران آزادی وجود دارد که میتوان چنین فیلمهایی ساخت.
«چند مترمکعب عشق» فیلم پر اتفاقی نیست
کارگردان فیلم «چند مترمکعب عشق» در مورد ریتم کُند برخی از صحنهها اظهار داشت: فیلم ما خیلی فیلم پُراتفاقی نیست و یک جاهایی که قصه در عرض پیش میرود به این دلیل است که روی شخصیت عبدالسلام تمرکز دارد و این ریتم کند در صحنههایی که عبدالسلام حضور دارد آگاهانه انتخاب شده است.
برای رسیدن به نقش با کارگردان خیلی گپ میزنم
ساعد سهیلی در مورد نقش خودش که چگونه به این شخصیت نزدیک شده اظهارداشت : هر بازیگر برای رسیدن به نقش، شیوههای خاص خودش را دارد. من معمولا با کارگردان خیلی گپ میزنم تا به یک خط فکری مشترک برسیم. البته راههای مختلف تحقیق یا استفاده از خاطرات خود بازیگر در گذشته نیز میتواند به نزدیکتر شدن بازیگر به نقش کمک کند.
وی درپاسخ به اینکه شما با دو طیف بازیگر روبرو بودید یکی بازیگر حرفهای مثل نادر فلاح و دیگری، نا بازیگران، خودت را چگونه با آنان هماهنگ میکردید گفت: خوشبختانه من با آقای نادر فلاح خیلی راحت بودم و سریع با هم هماهنگ شدیم. درمورد نابازیگران افغان هم، باید بگویم که این افراد آنقدر دلی وارد صحنه شده بودند که همین انرژی به بازی آنان خیلی کمک می کرد.
کارگردان فیلم هم در پاسخ به این سوال که چرا در فیلم شما فقط یک شخصیت اصلی زن وجود دارد افزود: فکر میکنم باید قصه نیاز به شخصیتهای دیگر زن میداشت تا ما شخصیتی را وارد قصه میکردیم در حالی که این نیاز در قصه احساس نمیشود. البته شاید تنها شخصیتی که میتوانست وجود داشته باشد «مادر» یا «خواهر» مرونا بود.
در حوزه بازیگری با پدرم اختلاف سلیقه دارم
ساعد سهیلی در پاسخ به این سوال که چرا شما در فیلمهای دیگران بهتر از فیلم های پدرتان بازی میکنید؟ اظهار داشت: من این گفته را قبول ندارم. من از بازی در فیلم «گشت ارشاد» راضی هستم و به عوامل این فیلم هم مدیون هستم چرا که با این فیلم، به مخاطب معرفی شدم. در «کلاشینکف» هم یک نقدهایی به بازی من وجود دارد که طبیعی است. شاید این امر برمیگردد به اینکه من شخصیت جوانیهای پدرم را در این فیلم بازی می کردم و این شخصیت از من دور بود. اما مجبور بودم یک جاهایی کاملا کپی بازی پدرم را اجرا کنم. شاید غریزه و احساس داخل آن نقش کم بوده باشد. من معمولا در بازیها با پدرم اختلاف سلیقه دارم که در نهایت یا ایشان من را توجیه میشود یا من ایشان را قانع میکنم.
پایان فیلم تلخ اما قدرتمند است
جمشید محمودی در پاسخ به این سوال که چرا پایان فیلم اینقدر تلخ است و آیا برف نشانهای از پاکی و معصومیت است اظهار داشت: فیلم ما دارای دو محور است یکی «عشق» و دیگری «مهاجرت» است. من معتقدم باید پایان تلخ این فیلم را به کناری بگذاریم. یعنی هنگامی که از سالن به بیرون میآئیم نه نگاهمان به عشق نگاه منفی است و نه اینکه با مهاجرینی که در کشور وجود دارند مشکل داریم. لذا فکر میکنم فیلم درهر دو بخش، نگاه مثبتی دارد. پایان تلخ فیلم ما را هم بپذیرید. چرا که معتقدم فیلمهای عاشقانه میتوانند دو پایان داشته باشند یا «رسیدن» یا «نرسیدن» است و این تنها رسیدن و نرسیدن ممکن بود که ما میتوانستیم در فیلم نشان دهیم. چه این دو به هم میرسیدند و چه از همدیگر جدا می شدند. فکر نمی کنم قدرت پایانی که هم اکنون فیلم دارد را میداشت. ضمن اینکه اکثر عشقهایی که در قصه های دنیا هم وجود دارد معمولا از پایان تلخی برخوردارند ولی میپذیریم. به این علت که به آدمی نگاه مثبتی به عشق میدهد.
پایان فیلم ذهن تماشاگر را درگیر میکند
نوید محمودی هم در مورد پایان فیلم گفت: ما خیلی به پایان فیلم فکر کردیم. اما هیچ پایانی بهتر از همین که در فیلم میبینید پیدا نکردیم و این پایانی است که ذهن مخاطب را برای مدتی درگیر میکند.
پایان فیلم، حس هولناکی به تماشاگر میدهد
مجری برنامه خطاب به طالب زاده گفت: اگر پایان فیلم به شکل دیگری انتخاب میشد آیا از فیلم، این تاثیری را که الان داشت احساس میشد؟ یا به عبارت دیگر، آیا این فیلم ساخته نشده بود برای اینکه به این پایان برسد؟ که طالب زاده به عنوان منتقد جلسه با تایید این مطلب یاد آور شد: به نظر میرسد که تمام بازیها و فهم و درک بازیگر و کارگردانی به این طرف رفته که تماشاگر شاهد همین پایان غم انگیز فیلم باشد که در فیلم وجود دارد. من هنگامی که در پایان فیلم، صحنه برف را دیدم آرام شدم. یعنی خیلی حیرت انگیز بود. صحنه داخل کانتینر که یک مرتبه سیاه میشود حس هولناکی به آدم دست میدهد اما هنگامی که صحنه برف را دیدم متوجه شدم که کارگردان خوب صحنهای را انتخاب کرده است. کنتراست از داخل که سیاه است به بیرون که برف میآید مرا آرام کرد. اگرچه پایان این فیلم غم انگیز و تلخ است اما درست است. این صحنه تکاندهنده است و هر کجای دنیا که این فیلم را نشان دهید یک تاثیر وضعی برای آدمها خواهد داشت و در ایران می تواند یک تغییر سیاست نسبت به اقلیت افغانها ایجاد کند.
تهیه کننده این فیلم در مورد این که آیا قصه این فیلم برگرفته از واقعیت بوده است تصریح کرد: در دوران نجیب الله که دوران کمونیستی افغانستان بود. من قصهای را در سال 83 که به افغانستان سفر کرده بودم در یک هفته نامه خواندم به نام «عشق در کانتینر» که برای دو نفر چنین اتفاقی افتاده است. من این قصه را برای برادرم تعریف کردم تا اینکه بلاخره این قصه به فیلمنامه تبدیل شد.
این فیلم تحت تاثیرفیلم «باران» مجیدی نیست
جمشید محمودی در پاسخ به این سوال که آیا فیلم شما تحت تاثیر فیلم «باران» ساخته آقای مجید مجیدی نبوده است گفت: من این فیلم را دیدم و فیلمی قابل احترامی است ولی تحت تاثیر این فیلم نبودم چرا که فکر میکنم فیلم باران خیلی عریانتر و بیپردهتر به سراغ عشق و مهاجرت رفته و احساس میکنم که نگاه آقای مجیدی در فیلم باران شاعرانهتر است.
کارگردان فیلم «چند مترمکعب عشق» درمورد انتخاب نام فیلم هم اضافه کرد: نام فیلم برگرفته از همان کانتینر و مکان محدودی است که بین عشق دو نفر وجود دارد.
«چند متر مکعب عشق» نا امیدکننده نیست.
کارگردان فیلم درمورد اینکه چرا فیلم شما اینقدر چرک وکثیف و فضای ناامید کنندهای دارد تاکید کرد: من به هیچ عنوان این موارد را قبول ندارم در حالی که فیلم دارای بستری است که ما حرفهای خیلی تلخ و سیاهی را مطرح کنیم اما ما در این فیلم سکانسهایی از شادی در میان مردم را می بینیم. وقتی که نیمی ازیک فیلم در مورد عشق است آیا میتواند این فیلم یک فیلم نا امید کننده وتلخ باشد؟
طالب زاده از محمودی پرسید شما میخواستید یک فیلمی بسازید که یک شوک وارد کند و سیلی به گوش کسانی بزند که خودشان را در مورد مهاجرین به خواب زدند یا اینکه می خواستید یک فیلم عشقی بسازید؟ کارگردان «چند مترمکعب عشق» پاسخ داد: ماجرای اصلی که مایل بودم در فیلم حاکم شود ماجرای «عاشقانه» فیلم بود و «مهاجرت» فقط دلیلی بود تا اینکه عبدالسلام با ازدواج دخترش با یک فرد ایرانی موافقت نکند. ولی اینکه توانسته است از بقیه فیلمها، بیشتر تاثیربگذارد و مخاطب را به گفتگو بکشاند شاید به دلیل نگاه صادقانه فیلم باشد. ما در این فیلم، خیلی تلاش نکردیم افغانیها را مظلوم نشان دهیم چون لحظههای دیگری از آنان در فیلم دیده میشود اما از سوی دیگر هم ، افغانیها را مثل برخی از فیلمها، خیلی سیاه و بذهکار نشان ندادیم.
فیلم با همه خوبیهایش، روند یک نواختی دارد
مجری و کارشناس جلسه گفت: این فیلم با همه خوبیهایش اما یک اشکال عمده دارد و آن هم این است که فیلم روند یک نواختی دارد و من تصور میکنم فیلم فقط بر مدار یک رابطه عاشقانه میچرخد و همه آدمهای این فیلم در همین راستا تعریف می شوند که یا کمک کننده به این عشق هستند یا دشمن لذا معتقدم آدمهای فیلم، هیچ هویت دیگری ندارند و این امر خیلی فیلم را یکنواخت میکند.
محمودی در پاسخ به این سوال تاکید کرد: عبدالسلام در حالی که مانع رسیدن این عشق است اما کُل مسائل اجتماعی و مهاجرت را بر دوش دارد. ولی اینکه در این فیلم میشد شاهد اتفاقات دیگری باشیم را رد نمیکنم و آن را به حساب تجربه اول من بگذارید. شاید در قصه بعدی این اشکالات را نداشته باشم.
طالبزاده گفت: هرگاه فیلمی شعار ندهد و ادعا هم نداشته باشد ولی کاملا تکنیک درستی داشته باشد آن فیلم یک اثر موفقی است. لذا معتقدم این فیلم را باید سیاستمداران ببینند. این درحالی است که براساس این فیلم میشود یک مستند خوبی تولید کرد یعنی بخشهایی از فیلم را نشان بدهیم و آنگاه مصاحبههایی با مسئولین داشته باشیم. معتقدم قوانین مهاجرت ما به سال 1917 برمیگردد. واقعا برخی از قوانین ما عتیقه است! این فیلم شعار نمیدهد اما ازسوی دیگر، همه شعارها هم در آن وجود دارد. این موضوع آدم را به وجد می آورد.
در انتهای نشست عبدالمطهر محمدخانی، رئیس فرهنگسرای انقلاب اسلامی از سوی باشگاه فیلم این فرهنگ سرا از کارگردان و عوامل فیلم تقدیر کرد و میهمانان تابلوی یادبود پنجاهمین و یکمین نشست باشگاه فیلم فرهنگسرا را امضا کردند و با جمعی از مخاطبان این نشست عکس یادگاری گرفتند.