آینده و سواد دانشآموز در هنر تعیین میشود/ زیرساختهای استعدادیابی باید در آموزش و پرورش ایجاد شود
تهران (پانا) - کسری محمدی، کارگردان اجرای نمایشنامهخوانی «هتل کالیفرنیا برای دلبر که جان فرسود از او»، با بیان این که پرورش استعدادهای هنری در آموزشوپرورش، به بستری مجزا از تحصیل نیاز دارد، گفت آینده و سواد دانشآموز در هنر تعیین میشود.
اجرای نمایشنامهخوانی «هتل کالیفرنیا برای دلبر که جان فرسود از او»، به قلم «مجید حاتمی» و کارگردانی «کسری محمدی»، ۱۸ تیرماه ۱۴۰۱ از ساعت ۲۱:۰۰ در خانه نمایش داد به روی صحنه میرود.
کسری محمدی، کارگردان این اثر نمایشی در گفتوگو با پانا، با اشاره به این که بخش «هتل کالیفرنیا» در نام این اثر، قسمت غربی کار را برای تماشاچی به نمایش میگذارد اما در قسمت «دلبر که جان فرسود از او»، مخاطب بلادرنگ به قسمتی از فرهنگ ایرانی باز میگردد، گفت: «این شعر از حافظ است که ما یک مصراع را از این شعر برای به نمایش گذاشتن بخشی از فرهنگ خودمان به انتخاب نویسنده در نام این اثر جای دادهایم و برای جداسازی این دو قسمت تصمیم گرفتیم که این اسم را انتخاب کنیم.»
رخدادهای نمایش در فضای یک اتوبوس به وقوع میپیوندد
وی در ادامه، با بیان این که این نمایش روایتی است که در یک اتوبوس اتفاق میافتد که به سمت «هتل کالیفرنیا» میرود و رانندۀ این اتوبوس وظیفه دارد که این مسافران را به مقصد هتل برساند، افزود: «ماجرای مسافران نیز این است که هر یک به یک سمت و سو میروند و هر کاراکتر یک تصمیم خاص دارد و در این میان شخصی مجرد است که برای دیدار با شخص دیگری به این هتل میرود، دو نفر دیگر زن و شوهر هستند و دارند به سمت این هتل میروند که تصمیم بگیرند در همان هتلی که با هم آشنا شدند، از هم جدا شوند، شخص دیگری در این اتوبوس وجود دارد که عاشق سینماست و با دیالوگهایی که در ذهن دارد، فضای اتوبوس را تغییر میدهند و فضای معنوی آن را به سمت فرهنگ میبرد، شخص دیگری که در هاروارد درس خوانده است، در این اتوبوس نشسته است که به سمت هتلی برود که قبلاً در ان اقامت داشته است و در آن ساز میزند.»
محمدی، در ادامۀ تشریح این شخصیتها به وجود دختری اشاره کرد که بلاتکلیف است و در جایگاه شخصیت اجتماعی خویش گم شده است، توقع او از سطح اجتماعیاش بالاتر است، خود را بالاتر از جایگاهی که در آن زندگی میکند، ادامه داد: « این دختر به آنچه که در ذهن دارد نرسیده است و از طرفی دیگر به آنچه که در ذهن دارد نرسیده است و معشوقهای در آن هتل دارد که میخواهد به سراغ او برود و با او و تصمیم او مخالفت کند، اما هرگز نمیداند که این پاسخ درست است یا خیر و یا ممکن است چه اتفاقاتی برای او بیفتد و یا شخص دیگر نیز در این اثر وجود دارد که که بیرون از داستان است و مخاطب او را به صورت ماوراالطبیعه در اتوبوس میبیند که فضایی ماورایی را در این اتوبوس ایجاد میکند.»
نمایش در فضای رئالیسم جادویی پیش میرود
کارگردان این اثر، فضای این نمایش را یک رئالیسم جادویی دانسته که همه چیز ان واقعی نیست، اما مخاطب میتواند این تصور را داشته باشد که این فضا واقعی است و در واقعیت اتفاق میافتد، اضافه کرد: «فضای این نمایش فضایی رئالیستی است، اما روند داستان به گونهای پیش میرود که شاید ما در واقعیت نتوانیم چنین هتلی داشته باشیم و شاید این هتلها در ذهن ما آدمها باشد و این اتوبوس را باید خیالپردازی نمادی از اجتماع و فرهنگ این سرزمین دانست و فضایی که ما در آن زندگی میکنیم.»
این دانشآموختۀ رشتۀ هنرهای نمایشی در همین راستا، با تأکید بر این مفهوم که در این فضا هر یک از ما به سمت و سویی خاص میرویم و باید بدانیم که انتخاب ما در این قصه به دو گزنۀ ماندن و رفتن محدود میشود که مجبور هستیم یکی از آن دو را انتخاب کنیم، اظهار داشت: «برخی از اواقات مردد هستیم و در برخی از اوقات رخدادهایی خاص برای ما اتفاق میافتد و در عین حال باید این نکته را نیز در ذهن داشته باشیم که همه چیز نسبی است و ما در دنیایی زندگی میکنیم که هرگز نمیتوانیم هیچ چیز را برای خود ۱۰۰ درصد فرض کنیم و به سمت این ببریم که میتواند قطعی باشد.»
محمدی، با بیان این که این نمایش ریشههایی در درام و رویا دارد و مسائلی دیگر نیز در این نمایش موجود است که به فضای تئاتر نزدیک میشود، تصریح کرد: «فضای رئالیسم جادویی برای این اثر در نظر گرفته شده است و ما تصمیم گرفتیم که متن این اثر نمایشی را در فضای رئالیسم جادویی پیش ببریم و بازیگران نیز بر روی این صحنه، در فضای رئالیستی بازی میکنند که میتواند برای مخاطب، حکمی رویا گونه داشته باشد.»
وی با اذعان به این امر که نگارش این نمایشنامه ماههها طول کشیده است و اگر با استقبال خوب مخاطبان در نمایشنامهخوانی مواجه شود، ماحصل آن به اجرای صحنهای و اتفاقات بسیار خوبتر خواهد انجامید، خاطر نشان کرد: «نوری قرمز در فضای این نمایش وجود دارد که در روند داستان به همۀ شخصیتهای موجود در اثر ایست میدهد و نشانهای از توقف است و ما نور چراغ قرمز راهنمایی و رانندگی را به صورت کلی در این اثر فرض کردهایم که این نور قرمز در اثر، موجب میشود که کاراکترهای داستان، از حالت پویا به حالت ایستا در بیایند و نتوانند به مقصدی که در ذهن دارند، برسند و موجب میشود ککه بیشتر فکر کنند تا تصمیمات خود را جدیتر بگیرند و بین رفتن و نرفتن عجله نداشته باشند و بتوانند تصمیم خویش را عملی کنند، اما راننده در این نمایش، به سمت و سویی پیش میرود که اشخاص را کنترل میکند و اجازه نمی دهد که به فضای موجود ذهنی خویش برسند.»
هنر و فرهنگ استعدادهایی ذاتی هستند
این کارگردان دانشآموختۀ تئاتر، در بخشی دیگر از این گفتوگو، با بیان این که دانشآموزان به محض ورود به مدارس از لحاظ فکری و روانشناختی قابل تشخیص هستند، تأکید کرد: «درست است که امروز ما در اجتماعی زندگی میکنیم که فضای مجازی تأثیر بسیار زیادی بر روی آن دارد، اما در مورد هنر و فرهنگ، باید گفت که این نکات، مسائلی هستند که من به شخصه حس میکنم که باید در ذات فرد وجود داشته باشد و برخی از افراد هستند که واقعاً استعداد ذاتی دارند که نشانههای آن در فرهنگ و تاریخ این کشور مشهود است.»
وی در ادامه با بیان این که آموزشوپرورش باید از مقطع ابتدایی به شناخت استعدادهای دانشآموزان ورود کند، چرا که این موضوع، موضوعی کاربردی است و باید از دانشآموزان پرسیده شود که به چه رشتهای علاقه دارند، یادآور شد: «باید برای پرورش استعدادهای دانشآموزان، آنان را به سمت و سوی فضایی برد که امکانات موجود برای رسیدن به افقهای این هنر کافی باشد، چرا که ما در مدارس غالباً تئاتر دانشآموزی را داریم، اما به این دلیل که بخشهایی از آن همواره جدی گرفته نمیشود و با نگاهی تفریحی به آن نگاه میشود، هرگز جدی گرفته نمیشود.»
محمدی، با بیان این که ممکن است در میان دانشآموزان مدارس، کسانی باشند که برای حضور در فعالیتهای فرهنگی و هنری کلاس رفته باشند و این کلاسها بر روی آنها تأثیر گذاشته باشد، گفت: «از میان همین دانشآموزانی که پیش از ورود به مدارس در کلاسهای فرهنگی و هنری شرکت کردهاند و یا کسانی که خانوادههای هنرمند دارند، میتوان بهرۀ بیشتری برد.»
پرورش استعدادهای هنری در آموزشوپرورش به بستری مجزا از تحصیل نیاز دارد
این کارگردان تئاتر در بخشی دیگر از این گفتوگو، با تأکید بر این مفهوم که کمک گرفتن از خانوادهها بسیار میتواند در پرورش استعدادهای فرهنگی و هنری دانشآموزان مؤثر باشد، افزود: «خوشبختانه امروز در شرایطی زندگی میکنیم که همۀ ملت ما هنردوست هستند، تئاتر، نمایش و سینما را دوست دارند، اما اقتضای آن این است که شرایط و امکانات مناسب برای پرورش استعدادهای دانشآموزی فراهم شود و اگر میگویند که میبایست برای تقویت زیرساختهای موسیقی، تئاتر و نمایش دانشآموزی گام برداشت، باید کلاس و ساعت مجزا با مربیان مجزا برای دانشآموزان در نظر گرفت و این فضا را ایجاد کرد.»
وی در همین راستا، با تأکید بر این امر که هرگز نمیتوان بدون امکانات در هیچ عرصهای پا گذاشت و آموزش و پرورش باید از لحظۀ ورود دانشآموزان به مدرسه با ایجاد فضایی خاص در جهت شناسایی استعدادهای آنان گام بردارد، ادامه داد: «مهم اینجاست که آموزشوپرورش بتواند علایق دانشآموزان را شناسایی کند و آنها را به سمت و سویی ببرد که علایق آنهاست و دانشآموز نیز زمانی که از سنین کودکی، نوجوانی و جوانی در حوزۀ علایق خویش قدم بردارند، بسیار جلوتر از کسانی هستند که دیرتر به فکر شناخت استعدادهای خویش افتادهاند.»
کارگردان نمایش«چشماندازی از پل»، شناسایی استعدادهای فرهنگی و هنری از سطح مدارس را به نوعی سرمایهگذاری در فرهنگ و هنر آیندۀ این سرزمین برشمرده و با اذعان به این امر که آیندۀ این سرزمین به استعداد فرزندان با استعداد امروز که قرار است آیندۀ درخشانی را برای سینما و تئاتر این کشور رقم بزنند، نیاز دارد، اضافه کرد: «قاعدتاً زمانی که ما تلاش کنیم تا شرایطی را فراهم آوریم که فرهنگ زیرساختهایی قوی داشته باشد، مسلماً نسلهای بعدی ما پیشرفتهای محسوستری میرسند.»
آینده و سواد دانشآموز در هنر تعیین و تعریف میشود
وی با ابراز تأسف از این امر که بسیاری از افراد معتقدند که در هنر، همه چیز با پارتیبازی و سفارش جلو میرود و با انتقاد از این طرز تفکر، اظهار داشت: «باید این ذهنیت را در افراد ایجاد کنیم که هنر فضایی این چنینی ندارد و بازیگرانی بودهاند که بااستعداد بودهاند، از کودکی آغاز کردهاند و با ممارست در این عرصه به نتایج خوبی دست یافتهاند و این امر، ریشه در استعدادیابی صحیح دارد.»
محمدی با اذعان به این امر که استعدادیابی در حوزۀ هنر یکی از مهمترین نیازهایی است که هر جامعه و فرهنگ به آن نیاز دارد، تصریح کرد: «زیرساختهای استعدادیابی باید در آموزش و پرورش ایجاد شود.»
این کارگردان تئاتر، در پایان از همۀ مردم ایران خواست تا نگاه خویش را نسبت به ظرفیتهای فرهنگی و هنری کشور و فضای آن تقویت کنند و نگاه خویش را نسبت به هنر عوض کنند، خاطر نشان کرد: «هنر ما ریشه در تاریخ دارد و تاریخ، یکی از مهمترین زیربناهای ساخت آیندۀ هر کشور است و بخش مهمی از این ساخت تاریخ، در کلاسهای فرهنگی و هنری برای دانشآموزان اتفاق میافتد.»
وی در پایان، با تأکید بر این مفهوم که خانوادهها باید فرزندان خویش را در کلاسهای فرهنگی و هنری برای داشتن آیندهای با ثباتتر ثبتنام کنند تا دانشآموزان نیز بتوانند از این راه به آرامش در زندگی برسند، تأکید کرد: «آینده و سواد دانشآموز در هنر تعیین و تعریف میشود و هنر، تفاوتهایی بارز با رشتههای دیگر دارد و اگر دانشآموزی در فضای فرهنگ و هنر گام بردارد، یک گام جلوتر از همنسلان خویش در زندگی در اجتماع است.»